نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 126
نمیتوانیم در فارسی مرادف صددرصد برای آنها پیدا کنیم . یکی لغت " مدح
" است ، دیگری لغت " حمد " و سومی لغت " شکر " . شاید معنای مدح
تا اندازه زیادی مشخصتر باشد . مدح یعنی ستایشکردن ، ستایش کردن چیزی
به خاطر کمال و جمالی که دارد ، اعم از آنکه آن کمال و جمالش ، کمال و
جمال اختیاری باشد یا غیراختیاری .
خوبیهای اشخاص دو نوع است : یکی خوبیهایی است که خودشان آن خوبی را
انتخاب کرده و به وجود آوردهاند . مثلا یک نفر ادب را اختیار میکند و
بیادبی را کنار میگذارد ، درسخواندن را انتخاب میکند تنبلی را کنار
میگذارد ، جود و سخا را انتخاب میکند بخل را کنار میگذارد . اینها
کارهای اختیاری است ، به دست خود انسان بوده که این کار را بکند یا
نکند . چنین فردی کمالی را که خودش برای خودش انتخاب کرده است
داراست . ولی کمالهایی هست که اختیاری و به انتخاب خود شخص نیست .
مثلا اگر کسی قهرمان زورمندی و دارای بنیه قوی باشد اینطور نبوده که ضعف
بنیه را اختیار نکرده و زورمندی را اختیار کرده است . قوت بنیه چیزی
است که دراختیار او نبوده و خلقت به او داده است . یا کسی که چهره و
اندام زیبا دارد خودش این چهره و اندام را برای خود انتخاب نکرده است
بلکه برای او انتخاب کردهاند . حتی در مورد جمادات و حیوانات هم
همینطور است ، مثل یک گوهر گرانبهای زیبا و یا یک اسب زیبا . در مورد
همه اینها مدح گفته میشود : فلان قهرمان را مدح میکنم ، فلان گوهر گرانبها
و یا فلان اسب را ستایش میکنم . مدح در اینگونه موارد است ولی حتما
باید به زبان باشد .
ولی حمد و شکر در مورد کارهای زیبای اختیاری است بالخصوص در مورد
انعامها . وقتی از ناحیه کسی به اختیار خود او خیری به انسان برسد انسان
او را حمد و یا شکر میکند . پس هم باید پای خیر رساندن در
نام کتاب : آشنایی با قرآن 7 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 126