نام کتاب : آشنایی با علوم اسلامی 3 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 60
امام است و بر ما حرام است یا از مختصات امام نیست و بر ما واجب
است ، بدیهی است که در اینگونه موارد راه احتیاط بسته است پس اینجا
جای اصل تخییر است .
و اما اگر شک ما شک بدوی باشد و با علم اجمالی توأم نباشد . در اینجا
یا این است که حالت سابقهاش معلوم است و شک ما در بقاء حکم سابق
است و یا این است که حالت سابقه محرز نیست . اگر حالت سابقه محرز
است جای اصل استصحاب است و اگر حالت سابقه محرز نیست جای اصل برائت
است .
یک نفر مجتهد باید در اثر ممارست زیاد ، قدرت تشخیصش در اجراء اصول
چهارگانه که گاهی تشخیص مورد نیازمند به موشکافی های بسیار است ، زیاد
باشد و اگر نه دچار اشتباه میشود .
از این چهار اصل ، اصل استصحاب ، شرعی محض است ، یعنی عقل حکم
استقلالی در مورد آن ندارد بلکه تابع شرع است ، ولی سه اصل دیگر عقلی
است که مورد تأیید شرع نیز واقع شده است . ادله استصحاب ، یک عده اخبار و احادیث معتبر است که با این عبارت
آمده است : « لا تنقض الیقین بالشک » [1] یعنی یقین خود را با شک ،
عملا نقض نکن و سست منما . از متن خود احادیث و قبل و بعد آن جمله کاملا
مشخص میشود که منظور همین چیزی است که فقهاء اصولیون آنرا " استصحاب
" مینامند . [1] وسائل جلد 1 ، صفحه . 175
نام کتاب : آشنایی با علوم اسلامی 3 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 60