responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انسان و سرنوشت نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 33
سؤال پیش می‌آید : اگر اعتقاد به سرنوشت سبب رکود و انحطاط فرد یا اجتماع می‌شود ، پس چرا مسلمانان صدر اول این طور نبودند ؟ آیا آنها به‌ قضا و قدر و سرنوشت قبلی اعتقاد نداشتند و این مسأله جزء تعلیمات اولیه‌ اسلام نبود و بعد در عالم اسلام وارد شد - همچنانکه بعضی از مورخین اروپایی‌ گفته‌اند - و یا اینکه نوع اعتقاد آنها به قضا و قدر طوری بوده که با اعتقاد به اختیار و آزادی و مسؤولیت منافات نداشته است ؟ یعنی آنها در عین اینکه به سرنوشت اعتقاد داشته‌اند ، معتقد بوده‌اند که سرنوشت به‌ نحوی تحت اختیار و اراده انسان است و انسان قادر است آن را تغییر دهد . اگر چنین طرز تفکری داشته‌اند ، آن طرز تفکر بر اساس چه اصول و مبانیی‌ بوده است ؟ قطع نظر از اینکه مسلمانان صدر اول چگونه استنباط کرده بودند ، باید ببینیم منطق قرآن در این مسأله چیست و از پیشوایان دین در این زمینه چه‌ رسیده است و بالاخره منطقا ما باید چه طرز تفکری را در این مسأله انتخاب‌ کنیم ؟

آیات قرآن

در برخی از آیات قرآن صریحا حکومت و دخالت سرنوشت ، و اینکه هیچ‌ حادثه‌ای در جهان رخ نمی‌دهد مگر به مشیت الهی و آن حادثه قبلا در کتابی‌ مضبوط بوده است ، تایید شده است از قبیل : « ما اصاب من مصیبة فی الارض و لا فی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان‌ نبراها ان ذلک علی الله یسیر »[1] .


[1] حدید / . 22

نام کتاب : انسان و سرنوشت نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست