نام کتاب : انسان و سرنوشت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 129
صحیح و غیر قابل انکار است . اما لازمه اینها همه این نیست که انسان
مجبور و مسلوب الاختیار باشد و آنگاه که معصیت میکند از طرف قوه و
نیرویی مجبور بوده باشد ، بلکه آن موجودی که در نظام تکوینی آزاد آفریده
شده و در نظام علمی نیز آزاد و مختار قرار گرفته ، اگر کاری را به جبر
بکند ، " علم خدا جهل بود " . لذا از اشکال کننده که میگوید : "
میخوردن من حق ز ازل میدانست " ، باید توضیح خواست که آیا آنچه حق ز
ازل میدانست ، میخوردن اختیاری و از روی میل و اراده و انتخاب شخصی
بدون اکراه و اجبار بود ، یا میخوردن جبری و تحمیلی به وسیله یک قوهای
خارج از وجود انسان ، و یا میخوردن مطلق بدون توجه به علل و اسباب ؟
آنچه " حق ز ازل میدانست " نه میخوردن اجباری بود و نه میخوردن مطلق ،
میخوردن اختیاری بود ، و چون علم ازلی چنین است پس اگر میبه اختیار
نخورد و به جبر بخورد " علم خدا جهل بود " . علیهذا نتیجه علم ازلی به
افعال و اعمال موجودات صاحب اراده و اختیار ، جبر نیست ، نقطه مقابل
جبر است . لازمه علم ازلی این است که آن که مختار است حتما باید مختار
باشد . پس راست گفته آن که گفته است :
علم ازلی علت عصیان کردن
نزد عقلا زغایت جهل بود
اینها همه در صورتی است که محل بحث را علم سابق ازلی الهی قرار دهیم
که در قرآن کریم به نام کتاب و لوح محفوظ و قلم و امثال اینها یاد شده
است و در اشکال هم همین علم ذکر شده است . اما باید دانست گذشته از
اینکه موجودات جهان و نظام سببی و مسببی ، معلوم حق میباشند به علم سابق
ازلی ، خود همین نظام که معلوم حق است علم حق نیز میباشد . این جهان با
همه نظامات
نام کتاب : انسان و سرنوشت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 129