نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 59
>
در نیابد این سخن را هیچ فهم ظاهری
گر ابونصرستی و گر بوعلی سیناستی
از کسانی که سخت با اعتقاد به مثل افلاطونی مخالف بوده و بر آن طعنهها
و تشنیعاتی وارد کرده " شیخ الرئیس ابوعلی بن سینا " است .
طبق عقیده افلاطون افراد متغیر مادی تنها به حواس ادراک میشوند ولی
علم به آنها تعلق نمیگیرد زیرا علم به چیزی تعلق میگیرد که کلی و خارج از
حیطه زمان و مکان است و آن همان " ایده " است .
بنابر آنچه از کتب تاریخ فلسفه استفاده میشود ، تا اواخر قرن هفدهم "
ایده آلیسم " تنها به این مسلک ( اعتقاد به مثل ) گفته میشده و مورد
استعمال دیگری نداشته ولی بعدها موارد استعمال زیادی پیدا کرده ، و حتی
گفته شده است شاید هیچیک از لغات دنیا اینقدر معانی مختلف به خود
ندیده است .
اما معنای اصطلاحی که اخیرا شایع شده و مادیین نیز در کتب خود طبق همان
معنا " ایده آلیسم " را تعریف میکنند و در این مقاله هم رعایت همین
اصطلاح شده این است که " ایده " یعنی مطلق تصورات ذهنی ( اعم از حسی و
خیالی و عقلی ) و ایده آلیسم یعنی مسلک کسانی که ایده یا تصورات ذهنی
را اصیل میدانند ، یعنی این تصورات را صرفا مصنوع خود ذهن میدانند و به
وجود خارجی این صور در عالم خارج قائل نیستند .
این مسلک از لحاظ اینکه منکر یک امر بدیهی است و جهان خارج را هیچ
در هیچ میداند و اساس سوفیسم نیز بر انکار بدیهیات و هیچ در هیچ بودن
جهان خارج است در این مقاله مرادف با سفسطه و نقطه مقابل " رئالیسم "
که به معنای اصالت واقعیت است ، قرار داده شده .
این نکته ناگفته نماند : مادیین با آنکه ایدهآلیسم را طبق همین اصطلاح
اخیر که مرادف با سفسطه است در کتب خود تعریف میکنند تحولاتی که این
لغت از عهد افلاطون تاکنون پیدا کرده و معانی گوناگونی که به خود گرفته
نادیده گرفته کلیه دانشمندان غیر مادی را از قبیل افلاطون و ارسطو و
دکارت و کانت و غیر هم >
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 59