نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 40
که تأمل کنیم خواهیم دید که یک یا چند موضوع را مفروض الوجود گرفته و
آنگاه به جستجوی خواص و آثار وی پرداخته و روشن میکند . هیچیک از این
علوم نمیگوید فلان موضوع موجود است یا وجودش چگونه وجودی است ، بلکه
خواص
> سایر علوم مورد گفتگو قرار میگیرد فرق نمیگذارند و از این رو حل یک
مسأله فلسفی را از علوم دیگر انتظار دارند و یا مسألهای را که مربوط به
علوم دیگر است جوابگویی آن را از فلسفه میخواهند ، و عده دیگر بین
اسلوب فکری که در فلسفه مورد استفاده قرار میگیرد ( اسلوب قیاس عقلی )
و اسلوب فکری که در سایر علوم مخصوصا طبیعیات ( اسلوب تجربی ) از آن
استفاده میشود فرق نمیگذارند و انتظار دارند مسائل دقیق و عمیق فلسفه را
که جز با براهین مخصوص عقلی نمیتوان کشف کرد در زیر ذرهبینها یا لابلای
لابراتوارها پیدا نمایند .
ولی با بیانی که در متن شده و توضیحاتی که داده میشود این ابهام رفع
میشود و آن انتظارات بیجا نیز خود به خود از بین میرود .
لفظ " فلسفه " که ریشه یونانی دارد سابقا به یک معنای عام گفته میشد
که شامل جمیع معلومات نظری و عملی بود و تقریبا با لفظ " علم " مرادف
بود . در میان دانشمندان ما هم همین اصطلاح جریان داشت لکن اخیرا از
زمانی که در پارهای از علوم ، اسلوب برهان و قیاس عقلی جای خود را به
اسلوب تجربی داد ، در اصطلاح دانشمندان لفظ " علم " و " فلسفه " هر
یک به معنای جداگانه گفته میشود .
و باید در نظر داشت که اصطلاحات دانشمندان جدید نیز به حسب اختلاف
نظرها و مسلکهایی که درباب فهم و عقل انسان و حدود توانایی قوای مدرکه
دارند فرق میکنند .
معمولا آنان که هم اسلوب تجربی و هم اسلوب برهان و قیاس عقلی را صحیح
و معتبر میدانند به آن رشته از مسائل که محصول تجربیات بشر است " علم
" میگویند و به آنها که صرفا جنبه تعقلی و نظری دارد " فلسفه "
میگویند .
و چون حکمت اولی که سابقا یکی از شعب سهگانه فلسفه نظری شمرده میشد و
دانشمندان قدیم آن را از آن جهت که کاملا تعقلی و نظری بود " فلسفه
حقیقی " و از آن جهت که در اطراف کلیترین موضوعات یعنی " وجود "
بحث میکرد و مشتمل بر کلیترین مسائل بود آن را " علم کلی " و از آن
جهت که یکی از مسائل آن ، >
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 40