نام کتاب : گفتارهای معنوی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 243
آنجا ، اینکه در آنجا چشم زن و بچه به یک زن ومردی که شعائر اسلامی را
رعایت بکنند هرگز نمیافتد ، مسجدی وجود ندارد ، جلسه و عظی وجود ندارد ،
اسم خدائی شنیده نمیشود ، اسلامی شنیده نمیشود ، بر عکس به هر خانه که
نگاه میکنی ، صبح یک انسان بیرون میآید در حالی که یک سگ هم دارد او
را بدرقه میکند ، توی اتومبیلش هم مثل یک سگی هست ، آوازی جز آواز
موسیقی ولهو و لعب در آنجا شنیده نمیشود ، به انسانی جز انسانهائی که
هیچ علامتی از اسلام ندارند ، انسان برخورد نمیکند [ بر آنها تأثیر
میگذارند ] . البته ممکن است در خود آن پدر و مادر چون در جوها و فضاهای
اسلامی بزرگ شدهاند تأثیری نکند ، آنها اگر بیست سال هم آنجا بمانند
تغییری نمیکنند یا چندان تغییری نمیکنند ، ولی بچهای که از دو سالگی چشم
باز میکند چنین محیطی را میبیند بطور قطع و یقین دیگر بصورت یک بچه
مسلمان بیرون نخواهد آمد . اینجا تکلیف چیست ؟
افرادی که به چنین محلها میروند اولین وظیفهای که دارند این است که
این محیط را تبدیل کنند به محیط اسلامی . وقتی میروید آنجا و میبینید در
اطراف آنجا مسجدی وجود ندارد ، کوشش کنید مسجد بوجود بیاورید . مسجد
تنها هم کاری نمیکند ، اینکه مسجدی ونماز جماعتی باشد و خبر دیگری نباد
کاری نمیکند . مسجد باشد ، جلسه باشد ، و عظ باشد ، موعظ باشد ، قرائت
قرآن باشد ، تبلیغ اسلام باشد . اگر چنین کارهائی صورت بگیرد نه تنها
انسان تخلفی نکرده است بلکه سبب تبلیغ و ترویج اسلام شده است . در قدیم
الایام این حرفها نبود ، شهرها کوچک بود . در شهرهای کوچک همه شهر یک
نام کتاب : گفتارهای معنوی نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 243