نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 80
مقوله است ولی هستی را اگر مطلق در نظر بگیریم مساوی با نیستی و عین
نیستی است ، پس هستی نیستی است ، پس هست نیست ، نیست هم قهرا هست
، ولی بعد هستی و نیستی که با هم ترکیب میشوند از آن ، حرکت به وجود
میآید ، و حرکت ترکیب هستی و نیستی است پس این آن اصل اول است یا به
قول خودشان تز که بعد میشود آنتیتز و بعد میشود سنتز در دور دوم یک در
میان شروع میکند ، میگوید همان مرکب باز به نوبه خود تز است و با نفی
خودش ترکیب میشود و در مرحله پنجم مرکب دیگری پیدا میشود ولی اینها
یک در میان نمیگویند ، میگویند تز ، آنتیتز ، سنتز ، این تز است ، این
آنتیتز و این سنتز ، ولی همین آنتیتز برای خودش باز یک تزی است و این
آنتیتز اوست ، که این دو بیان با هم فرق میکند .
غرض اینکه عمده این است که ما در تفکر دیالکتیکی باید این [ اصل ] را
در نظر بگیریم که هر چیزی جبرا ضد خودش را در درون خودش پرورش میدهد و
ضدش از خودش بیرون میآید و تدریجا رشد میکند ، در نتیجه همیشه دو نیرو
در دل هر چیزی به وجود میآید ، یکی آن نیرویی که حالت اول را به وجود
آورده ، و این نیرو تمایل دارد به حفظ حالت خودش ، و دیگر ضدی که در
درونش نشأت پیدا کرده و تمایل دارد به اینکه حالت اول را نفی کند ،
میخواهد آن را خراب و منهدم نماید آنگاه یک نوع کشمکش در درون شیء در
میگیرد میان آن نیروی کهنه و قدیمی که حالت اول را به وجود آورده و
میخواهد آن را حفظ کند ( میشود محافظه کار ) و این نیروی دوم که میخواهد
این وضع را تغییر دهد و وضع جدیدی به وجود آورد ( قهرا میشود نیروی
انقلابی ) ، یعنی در طبیعت عین این دو حالت هست ، حالت محافظه کاری
برای نیروی کهنه و حالت انقلابی برای نیروی نو ، و عین همین دو حالت در
اجتماع هم قهرا هست ، گروهی ( طبقه ای ) که تعلق دارد به وضع قدیم قهرا
محافظه کار از آب در میآید و گروهی که از بطن همین گروه به وجود میآید و
زاده میشود تمایل دارد به وضع جدید و میخواهد وضع قدیم را نفی کند .
نام کتاب : فلسفه تاریخ 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 80