responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فلسفه اخلاق نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 151
به اطراف نگاه کرد ، از من بی دست و پا تر و بی شخصیت تر پیدا نکرد ، ناگهان آمد جلو ریش مرا گرفت و کشید به طرف جلو و گفت اینطور می‌بردم‌ مردم هم خندیدند خیلی خوشحال شدم .
اینها صحیح نیست .
بعضی هم ممکن است در حد افراط باشند که حتی اگر نیازی هم داشته باشند به احدی نمی‌گویند . پیغمبر فرمود : « اطلبوا الحوائج » حاجتهایتان را بخواهید ولی « بعزش الانفس » اما عزت نفس را از دست ندهید آنجا که‌ حاجتتان را با دوست و رفیقی بیان می‌کنید ، تا آنجا که شرافتتان ، عزت و کرامت نفستان پایمال نشده جلو بروید ، آنجا که دارد بر کرامت و عزت‌ نفستان خدشه وارد می‌آید توقف کنید ، نیازمندی و نداشتن بهتر است کما اینکه باز در نهج البلاغه است : « المنیة و لا الدنیة » [1] مرگ و نه‌ پستی ، « التقلل و لا التوسل » [2] به کم ساختن و دست پیش کس و ناکس‌ دراز نکردن .
علی علیه السلام در یکی از خطابه هایی که در صفین خوانده و در نهج‌ البلاغه هست ، دم از پیروزی و غلبه می‌زند و می‌گوید اصلا زندگیی که با تو سری خوری و زیر دستی باشد ، مردن از آن بهتر است ، و مردنی که با پیروزی‌ باشد بر چنین زندگی هزاران بار ترجیح دارد آخرین جمله آن حماسه اش این‌ است : « فالموت فی حیوتکم مقهورین و الحیوش فی موتکم قاهرین » [3] مردن این است که مغلوب و مقهور و توسری خور دیگران باشید و لو روی زمین‌ راه بروید ، و زندگی این است که پیروز باشید و لو زیر خاک


1 و[2] نهج البلاغه فیض ، حکمت 390 ، ص . 1273 [3] نهج البلاغه فیض ، خطبه 51 ، ص . 138

نام کتاب : فلسفه اخلاق نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست