نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 56
موصوفی موقوف است به وجود آن موصوف ، یعنی ممکن نیست که صفتی از برای
موصوفی وجود داشته باشد ولی خود موصوف موجود نباشد لهذا میگویند "
ثبوت شیء لشیء فرع لثبوت المثبت له " .
اکنون میگوییم پارهای احکام ایجابی قطعی و صادق و مطابق واقع داریم که
موضوع آنها در خارج وجود ندارد . و چون ثبوت محمولی برای موضوعی بدون
وجود آن موضوع محال است و آن موضوع در خارج وجود ندارد پس در ذهن وجود
دارد . مثلا میگوییم " کوهی از طلا سنگینتر است از کوهی از سنگ بهمان
حجم " یا میگوییم : " اجتماع نقیضین غیر از اجتماع ضدین است " . هر
یک از این دو قضیه صادق است قطعا ، یعنی واقعا صفت سنگینتر بودن برای
کوه طلا و صفت غیر از جمع ضدین بودن برای جمع نقیضین ثابت است ، پس
باید کوه طلا و جمع نقیضین وجود داشته باشد تا صفت مزبور برایش صادق
باشد و از طرف دیگر میدانیم در خارج ذهن نه کوه طلا وجود دارد و نه جمع
نقیضین پس ناچار باید بگوییم در ذهن موجود است [1] .
پس از آنجا که بدون وجود موضوع ، نه در خارج و نه در ذهن چنین احکامی
صادق نیست و فرض این است که موضوع در خارج وجود ندارد نتیجه گرفته
میشود که موضوع در ذهن وجود دارد ، یعنی علم و ادراک اضافه محض نیست
[1] اینجا اشکال معروفی است و آن اینکه مدعا این نیست که کوه طلا در
ذهن از کوه سنگ سنگینتر است و همچنین مدعا این نیست که جمع نقیضین در
ذهن غیر از جمع ضدین است پس وجود در ذهن برای ثبوت محمول برای موضوع
کافی نیست . جواب این اشکال موقوف به اینست که فرق قضایای باصطلاح
بتیه از قضایای غیر بتیه دانسته شود . تفصیل مطلب را از " اسفار "
باید جستجو نمود .
نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 56