نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 177
و ثانیا معاد به معنی اعاده معدوم نیست . و اشیاء - خصوصا انسانها -
معدوم نمیشوند تا اینکه پس از انعدام مجددا مخلوق شوند بلکه معدومیت ،
معدومیت نسبی است . مثلا انسانی که میمیرد از زندگیای که داشته است
معدوم شده است ، نه اینکه به کلی از صفحه وجود محو و نابود شده باشد . و
بلکه به یک معنی بنابر عقیده فلاسفه هیچ چیز از صفحه وجود معدوم نمیشود .
حاجی سبزواری نیز در آخر این مبحث ذکر میکند که عقیده متکلمین در مورد
انعدام مخلوقات و معاد جسمانی که اجسام پس از انعدام دوباره اعاده
میشوند مضر به قول ما نیست . گر چه در اینجا راجع به این مطلب توضیحی
نمیدهد ولی ارجاع میکند به باب معاد که در آنجا ثابت کرده است که
امتناع اعاده معدوم با اعتقاد به معاد جسمانی منافاتی ندارد .
پس مقصود از اعاده معدوم ، اعاده عین شخص معدوم شده است [1] البته
ما گاهی در تعبیرات خود شبیه یک شیء را عین خود آن شیء فرض میکنیم و
یا به جای شخص ، " نوع " را در نظر میگیریم . مثلا در بعضی از موارد از
لحاظ آنکه غرض انسان قائم به " نوع " چیزی است نه به " شخص " آن ،
نوع آن چیز را به جای شخص در نظر میگیرد ، مانند اینکه انسان به پول
علاقهمند است ، ولی به یک واحد معین و شخص معین از پول علاقه ندارد ،
بلکه هر واحد معادل دیگر میتواند قائم مقام آن بشود . و لهذا اگر فردی
دارای یک اسکناس یکصد ریالی باشد و کسی
[1] در اینجا ممکن است این شبهه برای عده دیگری پیش بیاید که چون
اساسا موجود معدوم نمیشود بنابراین این بحث موضوع ندارد . ما در مقدمه
مقاله هشتم " اصول فلسفه و روش رئالیسم " درباره این مطلب بحث کافی
کردهایم . جواب این شبهه را از آنجا باید مطالبه کرد .
نام کتاب : شرح منظومه 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 177