نام کتاب : نبوت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 16
میگوید " نبی " به یک عنایت خاصی میگوید و وقتی میگوید " رسول " به
عنایت دیگری است که احیانا ممکن است کسی نبی باشد رسول نباشد ، یا
برعکس رسول باشد نبی نباشد ، چنین چیزی هست یا نه ؟ این هم بحثی است
که چون در درجه اول لزوم نیست ما فعلا وارد آن نمیشویم ، اگر لازم بود روی
این جهت هم بحث میکنیم که آیا میان ایندو فرق هست و یا فرق نیست ؟
این مخصوصا از این جهت ضرورت پیدا میکند که در آیه ختم نبوت ، ما به
این تعبیر داریم که : " « ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول
الله و خاتم النبیین »" [1] . بعضیها ( البته در عصرهای اخیر و نه
آدمهای حسابی ، افرادی که دنبال [ بهانه ] میگردند ) گفتهاند در اینجا
قرآن که نفرموده رسالت ختم شده است ، فرموده نبوت ختم شده است ، چه
مانعی دارد که نبوت ختم شده باشد و رسالت هنوز ختم نشده باشد ؟ اگر
بگوییم نبوت مگر چیست که ختم شده و رسالت ختم نشده ؟ میگویند انبیاء
فقط به کسانی میگفتند که مثلا در عالم رؤیا ، در عالم خواب چیزهایی را
میدیدند ، اما رسالت مطلب دیگری است که آن ختم نشده . این را فقط برای
اینکه توجه به اهمیت مطلب داده باشیم عرض کردم . ما آن سه بحث اساسی
و اصولی خودمان را عرض بکنیم .
نیاز به رسالت
مسأله اول مسأله نیاز به رسالت بود . بدون شک اگر ما مسأله آخرت را
بپذیریم یعنی اگر قبول کنیم که زندگی بشر با مردنش در این دنیا پایان
نمیپذیرد و نشئه دیگری ماوراء نشئه دنیا هم وجود دارد و بشر در آن نشئه
حیات و زندگی دارد و در آنجا هم به نوعی مرزوق است ، سعادتی دارد ،
شقاوتی دارد : " « و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء
عند ربهم یرزقون 0 فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم
یلحقوا بهم »" [2] ( این جزو خبرهایی است که پیغمبران آورده و
دادهاند و از جنبههای علمی و فلسفی هم بحثهایی شده ) اگر ما تنها مسأله
آخرت را بپذیریم ( برزخ و آخرت و اینها ) بدون شک علم و عقل بشر کافی
نیست برای تحقیق در مسائل آخرت و تشخیص
[1] احزاب / . 40
[2] آل عمران / 169 و . 170
نام کتاب : نبوت نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 16