نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 126
هیچکدامشان اطلاع نمیدهی که به آن دیگری نیز نامه نوشتهام [1] برای هر
کدام از اینها در نامه نوشت که خلاصه ، کار خلافت در دست من است ،
اختیار خراسان به دست من است . اختیار اینجا [ کوفه ] به دست من است
، منم که تاکنون قضیه را به نفع بنی العباس برگرداندهام ، اگر شما
موافقت کنید ، من اوضاع را به نفع شما میگردانم .
عکس العمل امام و عبدالله محض
فرستاده ، ابتدا نامه را به حضرت صادق داد ( هنگام شب بود ) و بعد به
عبدالله محض . عکس العمل این دو نفر سخت مختلف بود . وقتی نامه را به
حضرت صادق داد گفت : من این نامه را از طرف شیعه شما ابوسلمه برای شما
آوردهام . حضرت فرمود : ابوسلمه شیعه من نیست . گفت : به هر حال
نامهای است ، تقاضای جواب دارد . فرمود چراغ بیاورید . چراغ آوردند .
نامه را نخواند ، در حضور او جلوی چراغ گرفت و سوزاند ، فرمود : به
رفیقت بگو جوابت این است ، و بعد حضرت این شعر را خواند :
ایا موقدا نارا لغیرک ضوءها
و یا حاطبا فی غیر حبلک تحطب
یعنی ای کسی که آتش میافروزی که روشنی اش از آن دیگری باشد ، و ای کسی
که در صحرا هیزم جمع میکنی و در یک
[1] [ در جلسه بعد ، استاد شهید میگویند " ابوسلمه این دو نامه را
بوسیله دو نفر فرستاد " . احتمالا از ماخذ مختلف نقل شده است ] .
نام کتاب : سیری در سیره ائمه اطهار نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 126