نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 36
15 امام صادق و گروهی از متصوفه
سفیان ثوری [1] که در مدینه میزیست ، بر امام صادق وارد شد . امام
را دید جامعهای سپید
[1] در حدود اوایل قرن دوم هجری ، دستهای در میان مسلمین به وجود آمدند
که خود را زاهد و صوفی مینامیدند . این دسته روش خاصی در زندگی داشتند و
دیگران را هم به همان روش دعوت میکردند . و چنین وانمود میکردند که راه
دین هم همین است . مدعی بودند که از نعمتهای دنیا باید دوری جست ، آدم
مؤمن نباید جامه خوب بپوشد ، یا غذای مطبوع بخورد ، یا در مسکن عالی
بنشیند . اینها دیگران را که میدیدند ، احیانا این مواهب را مورد
استفاده قرار میدهند ، سخت تحقیر و ملامت میکردند . و آنان را اهل دنیا
و دور از خدا میخواندند . ایراد سفیان بر امام صادق روی همین طرز تفکر
بود .
این روش و مسلک در جهان سابقه داشت . در یونان و در هند ، بلکه در
همه جای دنیا این مسلک کم و بیش وجود داشته ، در میان مسلمین هم پیدا
شد و به آن رنگ دینی دادند . >
نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 36