responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
   ««اول    «قبلی
   جلد :
نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 260
می‌گفت : " فرزندم ! علی بن ابیطالب را حلال کن ، اگر در کار شما کوتاهی‌ کرده است " .
خمیر آماده شد . زن صدا زد : " بنده خدا همان تنور را آتش کن " .
مرد ناشناس رفت و تنور را آتش کرد . شعله‌های آتش زبانه کشید ، چهره‌ خویش را نزدیک آتش آورد و با خود می‌گفت : " حرارت آتش را بچش ، این است کیفر آن کس که در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی می‌کند " .
در همین حال بود که زنی از همسایگان به آن خانه سرکشید ، و مرد ناشناس‌ را شناخت . به زن صاحب خانه گفت : " وای به حالت ، این مرد را که‌ کمک گرفته‌ای نمی‌شناسی ؟ ! این امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است " .
زن بیچاره جلو آمد و گفت : " ای هزار خجلت و شرمساری از برای من ، من از تو معذرت می‌خواهم " .
- " نه ، من از تو معذرت می‌خواهم ، که در کار تو کوتاهی کردم " [1] .


[1] بحار الانوار ، جلد 7 ، باب 103 ، صفحه . 597

نام کتاب : داستان راستان 1 نویسنده : مطهری، مرتضی    جلد : 1  صفحه : 260
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
   ««اول    «قبلی
   جلد :
فرمت PDF شناسنامه فهرست