نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 29
را در این مورد کشف کنم " .
مثال عرض میکنم : ما در اسلام دستوری برای استعمال دخانیات نداریم ،
نه دستور مثبت و نه دستور منفی ، نه به ما گفته اند : استعمال دخانیات
حلال است و نه گفته اند حرام است اصلا آنوقت دخانیاتی نبوده در اینجا
اگر عقل [1] و علم برای استعمال دخانیات ضررهای مهمی کشف کردند - چون
ضرر تا ضرر هم فرق میکند ، بعضی ضررها جزئی است ، که در سیستم
قانونگذاری اسلام برای اینکه زیاد محدودیت ایجاد نکرده باشد ، در موارد
جزئی فورا تحریم نمیکند ، مثلا میگوید مکروه است ، اما بعضی ضررها کلی
است - مثلا اگر کشف شود و علم ثابت کند که استعمال دخانیات واقعا ضرر
و زیان دارد ، اساسا عمر آدم را کم میکند ، یک ضایعه ایجاد میکند - چون
میدانیم ضایعه ایجاد کردن را دیگر اسلام اجازه نمیدهد - مثلا در ریه واقعا
ضایعه ایجاد میکند ، تا چه رسد به اینکه ثابت بشود که مثلا منشا سرطان هم
هست ، اگر این مفسده در اینجا کشف شود ، مجتهد به حکم آشنایی ای که با
سیستم قانونگذاری اسلام دارد و میداند هر جا که یک ضرر مهم ، یک ضرر
قابل توجه برای جسم وجود داشته باشد اسلام آن را اجازه نمیدهد ، به حکم
عقل فتوا میدهد " حرام است " .
اینجاست که میگویند : " کل ما حکم به العقل حکم به الشرع " این کلام
فقهاست فقها آنجا که گفته اند : " کل ما حکم به العقل حکم به الشرع "
چنین
[1] مقصود علم است عقل که میگویند ، مقصود نه عقلی است که مستقل از
علم باشد ، بلکه یعنی آنچه که برای عقل انسان یقین آور باشد .
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 29