نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 255
بیمار میشود ، در عین اینکه خودش بیمار است خودش طبیب هم هست ، نکته
این است انسان به بیماری حسادت یا تکبر مبتلا میشود ، ولی مطلبی که
مخصوصا در متون دینی به آن توجه شده این است که هر کسی طبیب خودش است
در تحف العقول حدیثی از حضرت صادق ( علیه السلام ) هست که " « انک
جعلت طبیب نفسک و دللت علی الداء و بین لک الدواء » " .
اگر کسی بیمار شد ، اگر درس خوانده باشد ، ممکن است خودش طبیب
خودش باشد ، ولی اگر درس نخوانده باشد ، حتما طبیب کس دیگری است حال
اگر طبیبی بیمار شد - که ریشه و دوای بیماریاش را میداند - آیا مسؤول
هست یا مسؤول نیست ؟ اگر خودش را معالجه نکند ، مسلم مسؤول است ، چون
میگویند درست است که تو بیماری ، ولی به حکم اینکه طبیب هستی و میدانی
ریشه بیماریت چیست و هم میدانی راه معالجه چیست و میتوانی خودت را
معالجه کنی ، چرا معالجه نکردی ؟
در امور روحی و اخلاقی - چون مربوط به خود انسان و روان انسان است -
همه افرادی که بیمار میشوند ، میتوانند طبیب معالج خودشان باشند آدم
حسود میداند که حسود است ، پس بیماری را خودش تشخیص میدهد ، و میداند
که راه معالجهاش چیست ، یعنی با یک تعلیمات خیلی سادهای میتواند
خودش را معالجه کند اگر واقعا کسی باشد که از این تعلیمات ساده هم آگاه
نباشد ، او مسؤولیت هم ندارد .
بلکه یک تفاوت میان بیماریهای روانی و بیماریهای غیر روانی این است
که بیماری روانی را فقط خود انسان باید تصمیم بگیرد ، ولی بیماری غیر
روانی را دیگری هم میتواند تصمیم بگیرد .
نام کتاب : اسلام و مقتضیات زمان 2 نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 255