نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 630
حاكم نيشابورى نيز در تاريخش همين معنى را آورده است [1].
ابن ابى الحديد نيز در شرح نهج البلاغه داستان فدك را به طور مشروح ذكر كرده [2] و همچنين كتب
فراوان ديگر.
ولى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله كسانى كه وجود اين قدرت اقتصادى را در
دست همسر على عليه السلام مزاحم قدرت سياسى خود مىديدند و تصميم داشتند ياران على
عليه السلام را از هر نظر منزوى كنند به بهانه حديث مجعول «نحن معاشر الانبياء لا نورث» آن را مصادره
كردند، و با اينكه فاطمه عليها السلام رسماً متصرف آن بود و كسى از «ذو اليد»
مطالبه شاهد و بينه نمىكند از او شاهد خواستند، حضرت عليها السلام نيز اقامه شهود
كرد كه پيغمبر صلى الله عليه و آله شخصاً فدك را به او بخشيده، اما با اينهمه
اعتنا نكردند، در دورانهاى بعد هر يك از خلفا كه مىخواستند تمايلى به اهل بيت
نشان دهند فدك را به آنها بازمىگرداندند، اما چيزى نمىگذشت كه ديگرى آن را
مجدداً مصادره مىكرد! و اين عمل بارها در زمان خلفاى «بنى اميه» و «بنى عباس»
تكرار شد.
داستان فدك و حوادث گوناگونى كه در رابطه با آن در صدر اسلام و دورانهاى بعد
روى داد از دردناكترين و غمانگيزترين و در عين حال عبرتانگيزترين فرازهاى تاريخ
اسلام است كه مستقلا بايد مورد بحث و بررسى دقيق قرار گيرد تا از حوادث مختلف
اسلام پرده بردارد.
قابل توجه اينكه محدث اهل سنت مسلم بن حجاج نيشابورى در كتاب معروفش «صحيح
مسلم» داستان مطالبه فاطمه عليها السلام فدك را از خليفه اول مشروحاً آورده و از عايشه
نقل مىكند كه بعد از امتناع خليفه از تحويل دادن فدك فاطمه عليها السلام از او
قهر كرد و تا هنگام وفات يك كلمه با او سخن نگفت (صحيح مسلم جلد 3 صفحه 1380 حديث
52 از كتاب الجهاد). [3]