نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 46
دانشمندانى
كه قبلا درباره اتم اظهار نظر مىكردند گفتار آنها از حدود يك تئورى و فرضيّه
تجاوز نمىكرد، در عين حال هيچكس گفته آنها را انكار نمىكرد.
[1]
بنابراين
هرگز نمىتوان محسوس نبودن چيزى را دليل بر نبودن آن گرفت، و چه بسيارند امور غير
محسوس كه دنيا را پر كرده و حواس ما از درك آن عاجز است!
چنانكه قبل
از كشف اتم يا موجودات ذرهبينى، كسى حق نداشت آنها را انكار كند، و چه بسا ممكن
است موجودات فراوان ديگرى از نظر ما پنهان باشند و تاكنون علم به كشف آنها موفق
نگشته و بعداً از راز آنها پرده بردارد، و هيچگاه عقل و وجدان به ما اجازه نمىدهد
در اين شرايط (محدوديت علم و عجز آن از درك آنها) درباره آنها نفياً و اثباتاً نظر
دهيم.
خلاصه اينكه:
قلمرو حواس و ابزار طبيعى محدود است و نمىشود عالم را محدود به آن بدانيم.
[2]
[1]- از جمله چيزهائى كه محسوس نيست و در عين
حال حقيقت آن بر هيچ دانشمندى مخفى نمانده، حركات مختلفى است كه كره مسكونى ما
يعنى كره زمين دارد، از جمله همان «جزر و مدى» است كه بر قشر زمين وارد مىشود، و
در اثر آن روزى دو بار طبقه روئين زمين در زير پاى ما به اندازه [30] سانتيمتر
بالا مىآيد و هيچ نشانه و علامتى نيست تا ما را به وجود اين حركت (جزر و مد)
راهنمائى كند.
ديگر هوائى
است كه در اطراف ما قرار گرفته، كه داراى سنگينى و وزن فوق العادهاى است، به طورى
كه بدن هر انسان به اندازه (16) هزار كيلوگرم از آن را تحمل مىكند. و پيوسته در
تحت فشار عجيبى است البته چون اين فشار در برابر- فشار درونى بدن خنثى مىشود براى
ما ناراحتكننده نيست در صورتى كه هيچ كس تصور نمىكند هوا وزن و سنگينى داشته
باشد، قبل از «گاليله» و «پاسكال» اين موضوع بر همه مخفى بود و اكنون هم كه علم به
صحت آن شهادت مىدهد باز هم حواس آن را حس نمىكند.
و نيز از
چيزهائى كه غير محسوس است و بسيارى از دانشمندان طبيعى به وجود آن معترفند «اتر»
است كه به عقيده آقايان همه جا و همه چيز را فرا گرفته و عدهاى او را اصل همه
موجودات مىدانند و تصريح مىكنند موجودى است بىوزن، بىبو، بىرنگ و ... كه ميان
تمام كواكب و همه جا را پر كرده و در درون همه اشياء نفوذ دارد و طبعاً براى ما
قابل درك نيست.
[2]- براى تأييد مطلب بد نيست چند جمله از گفتار
«كاميل فلاماريون» را در كتاب (اسرار مرگ) از نظر شما بگذرانيم آنجا كه مىگويد:
«مردم در وادى جهل و نادانى زندگى مىكنند و
نمىدانند كه اين تركيب جسمانى انسان نمىتواند او را به حقايقى رهبرى كند و اين
حواس پنجگانه در هر چيز او را فريب مىدهد و يگانه چيزى كه انسان را به حقايق
مىرساند عقل و فكر و دقت علمى است»!. سپس شروع مىكند امورى كه حواس از درك آنها
عاجز است يك يك بيان كرده و محدوديت هر حسى را ثابت مىكند تا آنجا كه مىگويد:
«پس نتيجه اين شد كه عقل و علم امروزه ما حكم
قطعى مىنمايد به اينكه قسمتى از حركات ذرات و هوا و اشياء و قوائى موجود است كه
ما نمىبينيم و نمىتوانيم به هيچ يك از اين حواس پنجگانه آنها را احساس كنيم.
بنابراين ممكن است در اطراف ما اشياء ديگرى غير از اينها موجود باشند و موجودات
زنده و صاحب حياتى وجود داشته باشند كه ما نتوانيم آنها را احساس كنيم. من
نمىگويم هست بلكه مىگويم، ممكن است باشد، زيرا نتيجه بيانات سابقه اين شد كه ما
نمىتوانيم هر چه را احساس نكرديم بگوئيم نيست، پس وقتى به دليل علمى كاملا بر ما
ثابت شد كه اين حواس ظاهره قابليت ندارد همه موجودات را بر ما مكشوف سازند، بلكه
گاهى ما را فريب داده و خلاف واقع را به ما نشان مىدهند، نبايد تصور كنيم كه تمام
حقيقت موجودات منحصر است به آنچه ما احساس مىنمائيم، بلكه بايد خلاف آن را معتقد
باشيم و بگوئيم ممكن است موجوداتى باشد كه ما نمىتوانيم آنها را احساس كنيم،
چنانكه قبل از اكتشاف ميكرب كسى خيال نمىكرد: ميليونها ميكرب در اطراف هر جسمى
موجود باشد و زندگى هر صاحب حياتى ميدان جولان آنها قرار گيرد.
نتيجه
اينكه اين حواس ظاهره قابليت اين را ندارند كه واقع و حقيقت موجودات را به ما نشان
دهند و يگانه چيزى كه دقايق را كاملا معرفى مىنمايد عقل و فكر ما است» (نقل از
على اطلال المذهب المادى تأليف فريدوجدى جلد 4.
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 46