responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 44

اين جمله را هم بايد اضافه كنيم: براى شناختن يك موجود يك اثر كافى است، مثلا براى اينكه بدانيم در ده هزار سال پيش در فلان نقطه زمين جمعيتى بوده‌اند و اوضاع و احوال آنها چنين و چنان بوده است بسا مى‌شود كشف يك كوزه سفالى و يا يك سلاح زنگ زده، از زير طبقات زمين را كافى دانسته و مطالعات وسيعى روى همين اثر مى‌كنند و از اين يك اثر به اوضاع و طرز زندگى و فكر و ... آن جمعيت پى مى‌برند.

با در نظر گرفتن اينكه هر موجود اعم از مادى و غير مادى را بايد از اثر آن شناخت، و با توجه به اينكه براى شناختن يك موجود، تنها يك اثر كافى است، آيا اين همه موجودات مملو از اسرار و ريزه‌كارى‌هاى شگفت‌آور كه سرتاسر جهان هستى را فراگرفته براى شناختن خدا كافى نيست؟!

شما براى شناختن يك موجود به يك اثر اكتفا مى‌كنيد و از يك كوزه سفالى لااقل قسمتى از حالات جمعيت چند هزار سال پيش را به دست مى‌آوريد، درحالى‌كه ما بى‌نهايت اثر، بى‌نهايت موجود، بى‌نهايت نظم براى شناختن خدا داريم، آيا اين اندازه اثر كافى نيست؟! هر گوشه عالم را نظر كنيد نشانه‌اى از قدرت و علم او است، باز هم مى‌گوئيد با چشم نديديم، با گوش نشنيديم، زير چاقوى تشريح، يا پشت تلسكوپ، تماشا نكرديم، مگر براى هر چيز چشم لازم است؟!

3- آنچه مى‌بينيم و آنچه نمى‌بينيم‌

خوشبختانه علوم مادى وسايلى به دست داده‌اند كه بهترين ابزار براى نفى عقيده ماديگرى و الحاد است.

شايد در سابق يك دانشمند مى‌توانست بگويد: آنچه را حواس درك نكرده قبول ندارم، اما امروز بر اثر پيشرفت علم ثابت شده است كه:

موجوداتى كه در عالم قابل احساس نيستند به مراتب از آنچه تاكنون درك شده بيشتر و فراوان‌ترند، در دل طبيعت آن قدر موجود هست كه با هيچ يك از حواس درك نمى‌شوند و موجودات درك شده در مقابل آنها حكم صفر را دارند!

براى نمونه چند مورد زير را از نظر شما مى‌گذرانيم:

نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 44
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست