نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 42
اساساً، خدا،
و موجودات ما وراء طبيعت از قلمرو علوم طبيعى خارجند، و چيزى كه از طبيعت خارج
باشد هرگز نبايد انتظار داشت كه با اسباب طبيعى درك شود، ما وراء طبيعت نامش با
خود اوست و با مقياس علوم طبيعى قابل سنجش و محاسبه نيست، همچنانكه در شعب و
رشتههاى مختلف علوم طبيعى، براى هر كدام ابزار و مقياسهائى معين شده، كه به درد
ديگرى نمىخورد، وسائل مطالعات فلكى، تشريح، و ميكربشناسى، هر يك با هم تفاوت
زياد دارند.
هيچگاه يك
عالم مادى اجازه نمىدهد، كه به يك منجم و ستارهشناس گفته شود، فلان ميكرب را با
وسائل و محاسبات نجومى براى ما ثابت كن، و همچنين نبايد از متخصص رشته ميكربشناسى
انتظار كشف قمرهاى مشترى را با وسايل ميكربشناسى داشت، زيرا هركدام در قلمرو علمى
خود مىتوانند تصرف كنند و نمىتوانند نسبت به خارج از دايره بحث خود، نفياً و
اثباتاً اظهار نظر كنند، بنابراين ما چگونه به علوم طبيعى حق مىدهيم، كه در خارج
از طبيعت بحث كند، با آنكه منطقه نفوذ آن محدود به طبيعت و آثار و خواص آن است؟!
نهايت حقى را
كه مىتوان براى يك عالم طبيعى قائل شد اين است كه او مىتواند بگويد: من نسبت بما
وراء طبيعت، سكوت اختيار مىكنم چون از حدود مطالعه و ابزار كارم خارج است، نه
اينكه انكار كند.
چنانكه
«اگوست كنت» كه يكى از پايهگذاران اصول فلسفه حسى است در كتابى به نام
«كلماتى در پيرامون فلسفه حسى» مىگويد: «چون ما از آغاز و انجام
موجودات بىخبريم نمىتوانيم وجود موجود سابق يا لاحقى را انكار كنيم، همچنانكه
نمىتوانيم آن را اثبات كنيم (دقت كنيد) خلاصه اينكه فلسفه حسى به واسطه جهل مطلق
در اين قسمت از هرگونه اظهار نظرى خوددارى مىكند، همينطور علوم فرعى، كه اساس
فلسفه حسى است، بايد از قضاوت درباره آغاز و انجام موجودات خوددارى كند،
يعنى علم و حكمت خدا؛ و وجود او را ما انكار نمىكنيم و بىطرفى خود را در ميان
نفى و اثبات حفظ مىنمائيم».
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 42