يعنى: «پيامبر آنها در روز غدير در سرزمين خم به آنها ندا داد، و چه ندا دهنده
گرانقدرى»!
«فرمود: مولاى شما و پيامبر شما كيست؟
و آنها بدون چشمپوشى و اغماض صريحاً پاسخ گفتند»:
«خداى تو مولاى ماست و تو پيامبر مائى
و ما از پذيرش ولايت تو سرپيچى نخواهيم كرد».
«پيامبر صلى الله عليه و آله به على
عليه السلام گفت: برخيز زيرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب كردم».
و سپس فرمود: «هر كس من مولا و رهبر اويم اين مرد مولا و رهبر اوست پس شما همه
از سر صدق و راستى از او پيروى كنيد».
«در اين هنگام، پيامبر عرض كرد: بار
الها! دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار» ....
اين بود خلاصهاى از حديث معروف غدير كه در كتب دانشمندان اهل تسنن و شيعه
آمده است.
بررسى و تحليل تازهاى روى آيه تبليغ
ما اگر از تمام رواياتى كه درباره شأن نزول آيه فوق، و همچنين رواياتى كه
درباره داستان غدير آمده است صرف نظر كنيم، و تنها به محتواى خود آيه و آيات بعد
از آن، نظر دقيق بيفكنيم، مىتوانيم از عمق اين آيات وظيفه خود را در برابر مسأله
خلافت و جانشينى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روشن سازيم.
[1]- اين اشعار را جمعى از بزرگان
دانشمندان اهل تسنن نقل كردهاند، كه از ميان آنها: حافظ «ابو نعيم» اصفهانى، و
حافظ «ابو سعيد سجستانى» و «خوارزمى مالكى» و حافظ «ابو عبد الله مرزبانى» و «گنجى
شافعى» و جلال الدين «سيوطى» و «سبط بن جوزى» و صدر الدين حموى» را مىتوان نام
برد.
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 287