responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 287

فَقالَ لَهُ قُمْ يا عَلىٌ فَانَّنى‌

رَضيتُكَ مِنْ بَعْدى اماماً وَ هادِياً

فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا وَلِيُّهُ‌

فَكُونُوا لَهُ اتْباعَ صِدْقٍ مُوالِيا

هُناكَ دَعا اللّهُمَّ والِ وَلِيَّهُ‌

وَ كُنْ لِلَّذى عادا عَليّاً مُعادِياً [1]

يعنى: «پيامبر آنها در روز غدير در سرزمين خم به آنها ندا داد، و چه ندا دهنده گرانقدرى»!

«فرمود: مولاى شما و پيامبر شما كيست؟ و آنها بدون چشم‌پوشى و اغماض صريحاً پاسخ گفتند»:

«خداى تو مولاى ماست و تو پيامبر مائى و ما از پذيرش ولايت تو سرپيچى نخواهيم كرد».

«پيامبر صلى الله عليه و آله به على عليه السلام گفت: برخيز زيرا من تو را بعد از خودم امام و رهبر انتخاب كردم».

و سپس فرمود: «هر كس من مولا و رهبر اويم اين مرد مولا و رهبر اوست پس شما همه از سر صدق و راستى از او پيروى كنيد».

«در اين هنگام، پيامبر عرض كرد: بار الها! دوست او را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار» ....

اين بود خلاصه‌اى از حديث معروف غدير كه در كتب دانشمندان اهل تسنن و شيعه آمده است.

بررسى و تحليل تازه‌اى روى آيه تبليغ‌

ما اگر از تمام رواياتى كه درباره شأن نزول آيه فوق، و همچنين رواياتى كه درباره داستان غدير آمده است صرف نظر كنيم، و تنها به محتواى خود آيه و آيات بعد از آن، نظر دقيق بيفكنيم، مى‌توانيم از عمق اين آيات وظيفه خود را در برابر مسأله خلافت و جانشينى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روشن سازيم.


[1]- اين اشعار را جمعى از بزرگان دانشمندان اهل تسنن نقل كرده‌اند، كه از ميان آنها: حافظ «ابو نعيم» اصفهانى، و حافظ «ابو سعيد سجستانى» و «خوارزمى مالكى» و حافظ «ابو عبد الله مرزبانى» و «گنجى شافعى» و جلال الدين «سيوطى» و «سبط بن جوزى» و صدر الدين حموى» را مى‌توان نام برد.

نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 287
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست