نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 202
مأمور امارت و استاندارى بخش عظيمى از كشورى مىكنند مىتواند از آن منطقه
آگاهى نداشته باشد و در عين حال مأموريت خود را به خوبى انجام دهد؟!.
به تعبير ديگر: پيامبر «صلى الله عليه و آله» و امام عليه السلام در مدت حيات
خود بايد آنچنان احكام الهى را بيان و اجرا كند كه جوابگوى نيازمنديهاى همه
انسانها در هر زمان و مكان باشد، و اين ممكن نيست مگر اينكه لااقل بخشى از اسرار
غيب را بداند.
ديگر اينكه سه آيه در قرآن مجيد است كه اگر آنها را در كنار هم بچينيم مسأله
علم غيب پيامبر «صلى الله عليه و آله» و امامان «عليهم السلام» از آن روشن مىشود،
نخست اينكه قرآن در مورد كسى كه تخت ملكه «سبا» را در يك چشم برهم زدن نزد
«سليمان» آورد (يعنى آصف بن برخيا) مىگويد: «قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا
آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا
عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي»: «كسى كه
دانشى از كتاب داشت گفت من آن را پيش از آنكه چشم برهم زنى نزد تو خواهم آورد، و
هنگامى كه (سليمان) آن را نزد خود مستقر ديد گفت: اين از فضل پروردگار من است»
(نمل- 40).
در آيه ديگر مىخوانيم: «قُلْ
كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ
الْكِتابِ»: «بگو كافى است براى گواه ميان من و شما،
خداوند و كسى كه علم كتاب نزد او است» (رعد 43).
از سوى ديگر در احاديث متعددى كه در كتب اهل سنت و شيعه نقل شده چنين
مىخوانيم كه ابو سعيد خدرى مىگويد از رسول خدا «صلى الله عليه و آله» معنى «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ» را سؤال كردم، فرمود: او وصى برادرم سليمان بن داود بود،
گفتم:
«وَ مَنْ عِنْدَهُ
عِلْمُ الْكِتابِ» كيست؟ فرمود: «ذاك اخى على بن أبي طالب»! «او برادرم على
بن ابى طالب است». [1]
با توجه به اينكه «عِلْمٌ مِنَ
الْكِتابِ» كه در مورد «آصف» آمده «علم جزئى» را مىگويد،
و «عِلْمُ الْكِتابِ» كه درباره على «عليه السلام» آمده «علم كلى» را مىگويد، تفاوت ميان مقام
علمى «آصف» و على «عليه السلام» روشن مىگردد.
[1]- به جلد 3 «احقاق الحق» صفحه 280-
281 و «نور الثقلين» جلد 2 صفحه 523 مراجعه شود.
نام کتاب : يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 202