«عفيف» در اين جا فقط به معناى چشمپوشى از لذّت
جنسى نيست، بلكه معناى آن وسيع است و چشمپوشى از هر گناهى را عفّت مىگويند. به
عنوان مثال تمام وسايل گناه براى حضرت يوسف عليه السلام فراهم بود ولى چشمپوشى
كرد و دو جمله گفت:
«قَالَ رَبِّ السَّجْنُ أَحَبَّ إِلَىَّ مِمَّا
يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّى كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ
وَ أَكُنْ مِّنَ الْجَاهِلِينَ؛ (يوسف) گفت: پرودگارا زندان نزد من
محبوبتر است از آنچه اينها مرا بسوى آن مىخوانند و اگر مكر و نيرنگ آنها را از
من بازنگردانى به سوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود».
[1]
و يا آسيه
همسر فرعون، تمام امكانات در اختيارش بود و مىتوانست مشرك باشد و در كنار فرعون
زندگى كند ولى چشم پوشى كرد، «إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى
عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَونَ وَ عَمَلِهِ؛
در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از
فرعون و كار او نجات ده» [2]، چنين
انسانهايى داراى مقام شهيد هستند.
دليل اين كه
اين افراد داراى مقام شهيد هستند روشن است، چون ما مىگوييم «جهاد اكبر»، جهاد با
نفس است و كسى كه در ميدان جهاد اكبر باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر»
بوده، بلكه بالاتر از آن است.