نام کتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 392
اللَّيْلُ قَدْ غَشِيَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا»
. «خداى را ستايش مىكنم بهترين ستايشها و او را سپاس مىگويم در آسايش و
سختى. بار خدايا! تو را سپاس مىگويم كه ما را به پيامبرى (حضرت محمد صلى الله
عليه و آله) گرامى داشتى و به ما قرآن را آموختى و ما را فقيه در دين ساختى و گوشى
شنوا و چشمى بينا و دلى آگاه به ما عطا فرمودى و ما را در زمره مشركين قرار ندادى.
امّا بعد، من يارانى برتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل بيتى
نيكوكارتر، و به خويشاوندى پاىبندتر از اهل بيتم نمىشناسم؛ خداوند به همه شما
پاداش خير عنايت فرمايد!
من مىدانم كه فردا كار ما با اين دشمنان به كجا خواهد انجاميد. من به شما
اجازه دادم كه برويد و بيعت خود را از شما برداشتم، هيچ عهد و ذمّهاى از جانب من
بر عهده شما نيست. سياهى شب شما را در برگرفته است، از اين تاريكى همچون يك مركب
استفاده كنيد (و از محلّ خطر دور شويد)». [1]
. «من هيچ اصحابى را از شما سالمتر و عادلتر و هيچ خاندانى را از خاندان
خود برتر سراغ ندارم. خداوند به شما پاداش نيكو عطا فرمايد!
اكنون اين شب است كه رو آورده، برخيزيد و از تاريكى آن به همانند يك مركب
استفاده كنيد، (و از اينجا دور شويد) و هر يك از شما دست دوستش يا دست يك تن از
مردان مرا بگيريد و در اين سياهى شب پراكنده شويد و مرا با اين گروه دشمن تنها
بگذاريد، كه آنان تنها مرا مىطلبند و اگر
[1]. تاريخ طبرى، ج 4، ص 317 و
بحارالانوار، ج 44، ص 392- 393.
نام کتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 392