نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 506
* وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقِيمٍ* إِنَّ فِى ذَلِكَ
لَآيَةً لِّلْمُؤْمِنِينَ»؛ هنگامى كه
فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند، (لوط) گفت: «شما گروه ناشناسى هستيد!»
گفتند: «ما همان چيزى را براى تو آوردهايم كه آنها [/ كافران] در آن ترديد
داشتند (آرى، ما مأمور عذابيم)! ما واقعيّت مسلّمى را براى تو آوردهايم؛ و راست
مىگوييم. پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اين جا ببر؛ و خودت
به دنبال آنها حركت كن؛ و كسى از شما به پشت سر خويش ننگرد؛ و به همان جا كه مأمور
هستيد برويد». و ما به لوط اين موضوع را وحى فرستاديم كه صبحگاهان، همه آنها
ريشهكن خواهند شد.
(از سوى ديگر،) اهل شهر (از ورود
ميهمانان باخبر شدند، و به طرف خانه لوط) آمدند در حالى كه شادمان بودند.
(لوط) گفت: «اينها ميهمانان منند؛
آبروى مرا نريزيد؛ و از خدا بترسيد، و مرا شرمنده نسازيد!» گفتند: «مگر ما تو را
از جهانيان نهى نكرديم (و نگفتيم كسى را به ميهمانى نپذير؟!)». گفت: «دختران من
حاضرند، اگر مىخواهيد كار صحيحى انجام دهيد (با آنها ازدواج كنيد، و از گناه و
آلودگى بپرهيزيد!)». به جان تو سوگند، اينها در مستى خود سرگردانند (و عقل و شعور
خود را از دست دادهاند)! سرانجام، هنگام طلوع آفتاب، صيحه (مرگبار- بصورت صاعقه
يا زمين لرزه-) آنها را فرا گرفت! سپس (شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم؛)
بالاى آن را پايين قرار داديم؛ و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم! در اين
(سرگذشت عبرتانگيز)، نشانههايى است براى هوشياران و ويرانههاى سرزمين آنها، بر
سر راه هميشگى (كاروانها) است، در اين، نشانهاى است براى مؤمنان!».
چند نكته قابل توجّه:
1. منظور از صيحه آسمانى ظاهراً صاعقه مرگبارى بوده، كه موج انفجار آن همه چيز
را نابود كرد. چرا كه موج انفجار قدرت تخريبى عجيبى دارد. پس از صاعقه، دومين عذاب
الهى كه زمين لرزه بود نيز واقع شد، و اين زلزله به گونهاى شديد بود كه
نام کتاب : سوگندهاى پر بار قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 506