نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 259
يعنى خوبى و بدى است در حالى كه شخصيت را معرّف تمام كيفيات روحى و اخلاقى و
عقلى و عاطفى و حتى بدنى مىدانند. البته در نامگذارى و جعل اصطلاح، گفتگو و
ايرادى نيست مخصوصاً از طرف اهل هر فن نسبت به فن خود ولى از نظر ريشه لغت در
فارسى متداول امروز اين دو كلمه يك واقعيت را مىرساند.
زيرا شخصيت، مجموعه صفات و كيفياتى است كه انسان در پرتو آن «شخص ويژهاى»
مىشود كه با ديگران تفاوت خواهد داشت. و «منش» كه در اصل از كلمه «من» گرفته شده
نيز همين معنى را مىرساند، اگرچه در استعمالات معمولى و در كتب لغت به معنى
«سرشت»، «خو» و «طبيعت» نيز آمده است.
رابطه تربيت و شخصيت
«شخصيت» را هر طور معنى كنيم رابطه
بسيار نزديكى با «تربيت» به هر معنى كه باشد، دارد.
در واقع تربيت از دو حال خارج نيست: يا وسيله شكوفا شدن شخصيت ذاتى افراد
(بنابر اينكه شخصيت را بطور استعداد و بالقوه در همهكس قائل باشيم)، و يا
وسيلهاى براى ايجاد آن است (در صورتى كه همه يا قسمتى از شخصيت انسان را ايجادى
بدانيم)؛ و در هر دو صورت ارتباط نزديك با تربيت دارد.
مطالعه درباره شخصيت انسانهايى كه بر اثر حوادثى از اجتماع انسانى بهدور
افتادهاند و در ميان حيوانات از كودكى پرورش يافتهاند و حالات
نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 259