نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 179
مىباشد، نبوده است.
طبق مدارك قطعى، عدهاى از حواريون و شاگردان مسيح ازدواج كردند و با مردم
مخالطت و معاشرت داشتند.
بنابراين ممكن است مراد از رهبانيت مشروع همان معنى لغوى و ترس از خدا آميخته
با يك نوع زهد و بىاعتنايى به زرق و برق دنيا و سادگى در عين زندگى در ميان
اجتماع بوده باشد، آن طور كه خود حضرت مسيح عليه السلام و شاگردان او داشتند.
اما جمله
«فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها
؛ ولى حق آن را رعايت نكردند»
تاب دو معنى دارد:
نخست اينكه: آنها حدود آن رهبانيت مشروع را رعايت ننموده و مقررات آن را مسخ
نمودند و در آن بدعتها گذاشتند و بصورت ديرنشينى و ترك زندگى عادى دنيا و ترك
ازدواج مطلق درآوردند.
ديگر اينكه همان رهبانيت ساختگى و ابداعى را نيز رعايت ننمودند و چنانكه بعداً
هم اشاره مىشود به جاى پرهيزگارى و عفاف و بىاعتنايى به دنيا عدهاى از آنها
مرتكب اعمال خلاف عفت در ديرها شدند و طريق دنياپرستى را پيش گرفته بساط خوشگذرانى
و عيش و ميگسارى را در بعضى از آن مراكز كه به نام رهبانيت تأسيس يافته بود به راه
انداختند.
بدعت «رهبانيت» در ميان مسيحيان
تواريخ موجود مسيحيت نشان مىدهد كه رهبانيت بصورت فعلى در قرون اول مسيحيت وجود
نداشته و پيدايش آن را بعد از قرن سوم ميلادى
نام کتاب : زندگى در پرتو اخلاق نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 179