مأموم: پيرو؛ كسى كه در نماز به امام جماعت اقتدا
مىكند.
مباح: هر فعلى كه از نظر شرعى انجام آن جايز است.
مبتدئه: زنى كه براى اوّلين بار عادت شود.
مبطلات: امورى كه باطل كننده عبادت مىباشد.
متعه: زنى كه با عقد موقت به همسرى مردى در آيد.
متنجّس: هر چيزى كه ذاتاً پاك است، امّا در اثر بر
خورد با شىء نجس، آلوده شده است.
متولّى: سرپرست؛ سرپرست اوقاف.
مجتهد: كوشا؛ كسى كه در فهم احكام الهى به درجه
اجتهاد رسيده، يعنى داراى قدرت علمى مناسبى است كه مىتواند احكام اسلام را از روى
كتاب، سنّت، عقل و اجماع استنباط نمايد.
مجتهد جامعالشرايط: مجتهدى كه شرايط مرجعيّت
تقليد را دارا باشد.
محتضر: كسى كه در حال جان كندن است.
محتلم: كسى كه در خواب از او منى خارج شده باشد.
مُحَرَّم (محرمات): اوّلين ماه از سال قمرى؛
چيزى كه حرام است.
مَحرَّم: فاميل هاى نزديك نسبى و بعضى از فاميلهاى
سببى. كسانى كه ازدواج با آنها حرام ابدى است مانند: خواهر، مادر، دختر و دخترِ
دختر، عمه و عمات، خاله و خالات، ربائب، مادر زن و مادر او، دختر و خواهر رضاعى.
(كسى كه ازدواج با او هميشه حرام است، خواه از طريق نسب، سبب يا رضاع باشد).
مُحرِم: كسى كه در حال احرام حج يا عمره باشد.
نام کتاب : رسالة توضيح المسائل نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 501