نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 95
كننده را حمل بر وظيفه وامدهنده نماييم، يعنى براى او گرفتن هديه كار خوبى
نيست و در متن خود روايات شاهدى بر اين جمع وجود دارد.
ولى اين جمع يك مشكل دارد و آن اين كه روايات «خير القرض»، ظاهرش اين بود كه
دادن و گرفتن هر دو مستحب است بنابراين جمع مذكور با اين گروه از روايات سازگار
نيست. (دقّت كنيد)
(1) 2- روايات نهىكننده ناظر به جايى
است كه از آغاز نيت گرفتن هديه و زيادى كرده هر چند در متن قرارداد ذكر نكرده است
و رواياتى كه گرفتن و دادن هديه را مستحب مىشمرد مربوط به جايى است كه از آغاز
چنين نيّتى در كار نبوده است. [1]
[1]- گواه بر اين جمع را مىتوان
روايت 2، باب 19، از ابواب الدين و القرض، جلد 13 وسايل- يعنى حديث هذيل بن حيان-
دانست چون در اين روايت امام (ع) سؤال مىكند كه آيا هديهاى را كه برادرت مىدهد
سابقه داشته است و قبل از وام هم چنين كمكهايى مىكرده؟ در اين صورت گرفتن سود
اشكال ندارد، ولى اگر چنين سابقهاى نداشته، گرفتن سود اشكال دارد!
نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 95