نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 47
پول بر آن
گذاشتند، ولى با پيشرفت جوامع بشرى، انسان به اين نتيجه رسيد كه پول طلا و نقره
نيز حلقه اتصال مناسبى نيست، زيرا اگر چه قسمتى از مشكلات معاملات پاياپاى را حل
كرده است، ولى هنوز مشكلات مهمى دارد، از جمله مسئله حمل و نقل مخصوصا در معاملات
بزرگ و سنگين، و مشكل سرقت آنها، مخصوصا در سفرها كه طبيعتا انسان طلا و نقره
بيشترى همراه دارد.
(1) مضافا بر اين كه حجم طلا و نقره دنيا محدود
است و پاسخ نياز انسان را در اين زمينه نمىدهد.
اين مشكلات
سبب شد كه انسان به سراغ پولهاى كاغذى برود و پول كاغذى را جانشين طلا و نقره كند،
اگر چه پول كاغذى هم، مشكلات جديدى از جمله تورم را آفريد (تورم در بسيارى از
موارد زاييده پولهاى كاغذى است، زيرا ارزش پولهاى طلا و نقره همراه با بالا رفتن
قيمتها بالا مىرود) ولى چون مشكلات طلا و نقره را نداشت به عنوان حلقه اتصال بين
كالاها پذيرفته شد.
(2) از اين بحث نتيجه مىگيريم كه پول- مخصوصا
پولهاى كاغذى- وسيله تبديل كالاها به يكديگر است، نه يك كالا، و به تعبير فقها ثمن
است نه مثمن، و به تعبير سوّم حواله است و به عبارت چهارم امر اعتبارى است كه قدرت
دولتها پشتوانه آن است (هر چند تصوّر عموم اين است كه پشتوانه آن طلا و نقره خزانه
يا اموال و سرمايههاى دولت است).
(3) حال اگر اين پول را تبديل به كالا كنيم و
بخواهيم از راه ربا به اين وسيله سود ببريم اين كار بر خلاف فلسفه اوليّه پول و
اسكناس است و به يك معنى اكل مال به باطل محسوب مىشود و به اين طريق مىتوان اين
فلسفه را در فلسفه اول حرمت ربا ادغام نمود (دقّت فرمائيد).
اين بود
فلسفههاى پنجگانه حرمت ربا كه به غالب آنها در آيات و روايات اشاره شده است.
نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 47