نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 14
اگر
رباخواران دست از كار زشت خود نكشند با توسّل به اسلحه و نيروى نظامى آنها را بر
سر جاى خود بنشاند.
(1) به هر حال چنين تعبير تندى در هيچ آيه از
قرآن درباره هيچ گناهى از گناهان وارد نشده و نشان مىدهد كه رباخوارى از ديدگاه
اسلام تا اين حدّ خطرناك و پرمفسده است.
(2) و در پايان آيه براى اين كه حق و عدالت
رعايت گردد مىافزايد: «هرگاه توبه كنيد مىتوانيد سرمايههاى خود را از بدهكاران
(بدون سود) بازپس بگيرد و به اين ترتيب نه ظلم و ستم كنيد و نه بر شما ظلم و ستمى
مىشود: (وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ
وَ لا تُظْلَمُونَ).
(3) در شأن نزول آيات بالا چنين آمده است كه
شخصى به نام خالد بن وليد خدمت پيامبر رسيد و گفت: پدرم با طايفه «ثقيف» معاملات
ربوى داشت و مطالباتش را وصول نكرده بود و از دنيا رفت، او وصيّت كرده مبلغى از
سود اموالش را كه هنوز پرداخته نشده است تحويل بگيرم، آيا اين عمل جايز است؟ آيات
بالا نازل شد و مردم را از گرفتن باقيمانده ربا كه در دست مردم است نهى كرد.
(4) طبق روايت ديگرى بعد از نزول آيه، پيغمبر
اكرم صلى اللّه عليه و آله و سلم اين جمله تاريخى را فرمود: «الا كلّ ربا من ربا
الجاهليّة موضوع و اوّل ربا اضعه ربا العبّاس بن عبد المطّلب؛ آگاه باشيد تمام
رباهايى كه از زمان جاهليّت باقى مانده است همه از شما برداشته شد و نخستين ربايى
را كه برمىدارم و ابطال مىكنم رباى عمويم عبّاس است» (معلوم مىشود عبّاس در عصر
جاهليّت از رباخواران بود).
(5) كوتاه سخن اين كه قبل از نزول آيات بالا
رباخوارى كم و بيش در ميان مردم رواج داشت، پس از نازل شدن اين آيات ربا بطور مطلق
و قطعى و جدّى تحريم و رباخواران تهديد به قيام مسلحانه بر ضدّ آنها شدند، و تنها
حق داشتند اصل سرمايه خود را بازپس بگيرند، نه بيشتر.
نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 14