نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 112
بحث معاملات گفتهاند: ايجاب و قبول بايد بر يك چيز وارد شود تا مؤثر باشد. [1]
و از آن، تعبير به «تطابق ايجاب و قبول» مىكنند، و به تعبير ساده هر دو بايد
پاى يك سند را امضا كنند.
(1) مثلا اگر فروشنده- در قرارداد
بيع- بگويد: خانهام را نقدا فروختم به فلان مبلغ و مشترى بگويد: قبول كردم به
مبلغ مذكور ولى به طور نسيه، چنين معاملهاى صحيح نيست، چون توافقى حاصل نشده است.
حتّى در جايى كه مىگويند شرط فاسد مفسد نيست، چنين ايجاب و قبول و قراردادى
بيهوده است و نافذ نيست؛ مثلا اگر زوجه- در عقد نكاح- بگويد: به ازدواج تو در
مىآيم به شرط اين كه طلاق به دست من باشد و زوج بگويد: قبول كردم بدون شرط مذكور،
عقد نكاح باطل است؛ بله شوهر بايد با همان شرط قبول كند تا ايجاب و قبول مؤثر
باشد، سپس چون شرع مقدس چنين شرطى را باطل مىداند، مىگوييم شرط فاسد مفسد نيست [2] ولى در هر حال
ايجاب و قبول بايد بر شيء واحد باشد.
(2) بنابراين چون در قرارداد وام،
قرارداد ايجاب و قبول بر شيء واحد نيست، بلكه بر دو چيز است- چون وامدهنده ايجاب
را با شرط سود و وامگيرنده قبول را بدون شرط زياده اجرا مىكند- قرارداد منعقد
نمىشود.
پس شكى نيست كه بايد قرارداد و به عبارت ديگر ايجاب و قبول بر امر واحدى صورت
گيرد و در محل بحث چنين امرى حاصل نشده است؛ زيرا وامدهنده، قرض به شرط سود را
قصد كرده و وامگيرنده، قصد جدى فقط روى
[1]- مثل ضربههايى كه آهنگر و
شاگردانش بر آهن داغ شده وارد مىكنند؛ كه اين ضربات در صورتى مؤثر است كه همه بر
يك نقطه وارد شود و الّا مؤثر نخواهد بود.
[2]- البته اگر شوهر با شرايطى به
همسرش وكالت در طلاق بدهد مانعى ندارد.
نام کتاب : ربا و بانكدارى اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 112