نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 365
ج. پس از بيان احكامى درباره «عبد مكاتَب» كه زمينه آزادى آنها را فراهم
مىكند، مىفرمايد:
« «وَآتُوهُمْ مِّنْ مَّالِ اللَّهِ الَّذِى آتَاكُمْ»؛ از مال خدا كه در اختيار شما قرار داده، چيزى به آنها
بدهيد». [1]
در اين ارتباط آيات و روايات فراوانى است كه بخشى از آنها در بحث «اصول و
قواعد راهبردى در اسلام» در همين كتاب آمده است.
دو. توجّه به حساب رستاخيز
همانگونه كه اعتقاد به مبدأ با مسائل اقتصادى پيوند خورده، توجه به معاد و
مسئله رستاخيز نيز در بعضى از آيات با مسائل اقتصادى گره خورده است، به عنوان
نمونه:
الف. در آنجا كه مردم را از كنز و ذخيرهسازى و جمعآورى طلا و نقره و عدم
انفاق آن در راه خدا برحذر مىدارد، آنان را به عذاب الهى تهديد مىكند.
سپس مىافزايد: « «يَوْمَ يُحْمَى
عَلَيْهَا فِى نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ
وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِانفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ
تَكْنِزُونَ»؛ در آن روز كه آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان
كرده و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مىكنند، (و به آنها
مىگويند:) اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد (و گنجينه ساختيد!) پس بچشيد
چيزى را كه براى خود مىاندوختيد». [2]
ب. قرآن كريم پس از نهى از رباخوارى مىفرمايد: « «وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ»؛ و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است». [3]
ج. در سوره مطفّفين پس از هشدار به كم فروشان مىفرمايد: « «أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَّبْعُوثُونَ* لِيَوْمٍ عَظِيمٍ»؛ آيا آنها گمان نمىكنند كه برانگيخته مىشوند در روزى
بزرگ؟». [4]
در واقع اعتقاد به قيامت و كيفر خداوند در روز رستاخيز براى ترك اين نوع
گناهان اقتصادى بسيار مؤثر است.
6. جدايى كامل مسائل اقتصادى از اخلاق، در دنياى امروز
در دنياى مادى امروز كه شعارش «درآمد بيشتر با رنج كمتر» است، اخلاق، جايى در
محاسبات و معاملات اقتصادى ندارد و در حقيقت اين نوع نگاه، ناشى از ضعف اعتقاد و
ضعف اخلاق است.
همانگونه كه در ديگر عرصههاى تعامل نيز، اخلاق جايى براى آنان ندارد و
گفتمان حاكم بر دنياى امروز براساس «منفعتطلبى» و «سلطهجويى» است و همين ضعف
اعتقاد و اخلاق، آثار زيانبارى را در دنيا به بار آورده است و ريشه انواع استعمار
اعم از سياسى و اقتصادى و فرهنگى را تشكيل مىدهد و اگر بگوييم ريشه غالب جنگهاى
منطقهاى و جهانى، تصاحب اموال و ذخاير اقتصادى است سخنى به اغراق نيست.