نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 215
همانگونه كه در روايتى از رسول خدا صلى الله عليه و آله داشتن مركب راهوار [1] و در روايتى
ديگر از امام صادق عليه السلام داشتن مركبى كه با آن بتوان نيازهاى خود را برطرف
ساخت از سعادت انسان [2] شمرده است.
مطابق روايت امام على بن موسى الرضا عليه السلام بر مردى كه توانايى مالى دارد
لازم است به زندگى خانوادهاش وسعت بخشد:
از همين رو از شاخصهاى رشد و توسعه، امنيّت شمرده شده است. جامعه ناامن به
طور طبيعى جامعهاى توسعه نيافته است كه به سبب ناامنى، ديگر فاكتورهاى رشد و
توسعه را نيز از دست مىدهد. در چنين جامعهاى سرمايهگذارى، توليد و تجارت،
راهاندازى كارخانههاى صنعتى و مانند آن بى رونق خواهد بود. همچنين ناامنى، فرار
سرمايهها و مغزها را در پى دارد كه نتيجه آن فقر و عقب ماندگى است.
قرآن كريم از نعمتهايى كه بر مردم قريش مىشمارد پس از ذكر نابودى لشكريان
ابرهه و سپاه فيل، رهايى از گرسنگى و رفع ناامنى است: «الَّذِى أَطْعَمَهُمْ مِّنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِّنْ
خَوْفٍ».[6]
وجود نعمت امنيت در كنار نعمت تغذيه كافى، گواه اهميت اين نعمت و شدّت ارتباط
اين دو با هم است.
ابراهيم خليل عليه السلام هنگامى كه براى سرزمين مكه و مردم آن دعا مىكند،
چنين مىگويد: «رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً
وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ».[7]
نخست نعمت امنيت را و سپس روزى فراوان مردم آنجا را از خداوند طلب مىكند، كه
در واقع نعمت امنيت مقدمهاى براى تكاپوهاى اقتصادى و رشد و توسعه يك جامعه است.
در همين ارتباط در آيه 112 سوره نحل مىخوانيم: « «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً
مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّنْ كُلِّ مَكَانٍ ...»؛ خداوند (براى آنان كه كفران نعمت مىكنند) مثلى زده است:
منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود، و همواره روزيش از هرجا مىرسيد ...».
در تفسير نمونه مىخوانيم: «در آيات فوق، براى اين منطقه آباد، خوشبخت و
پربركت، سه
[1]. من سعادة المسلم، المركب
الهنىء. (كافى، ج 6، ص 536، ح 8).
[2]. من سعادة المؤمن، دابّة يركبها
فى حوائجه. (همان، ح 7).