نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 185
و مطلوب است و اسلام آن را مىپسندند يا آن را نكوهيده و ناپسند دانسته و به
حال جامعه مضرّ مىداند؟
در بخشى از روايات (كه خواهد آمد) فقر، علامت ايمان، شعار صالحان، خصلت
پيامبران، بلكه فخر پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله دانسته شده؛ ولى در بخش
ديگرى از آنها، از فقر شديداً مذمت و از آن به شرّ، موت اكبر و چيزى كه بايد از آن
به خدا پناه برد و مانند آن تعبير شده است.
اگر بخواهيم نظر نهايى اسلام را درباره فقر و غنا دريابيم، پيش از آن لازم است
نظر اسلام را درباره دنيا و آخرت بدانيم، چون بحث در زمينه اين دو مسئله (فقر و
غنا، دنيا و آخرت) از يكديگر جدا نيست.
موقعيت دنيا و آخرت در آيات و روايات اسلامى:
درباره دنيا و توجّه به آن و اعراض از آن نيز مانند مسئله فقر، آيات و روايات
مختلفى وارد شده است. نخست دو گروه از آنها كه تعارض ابتدايى ميانشان به نظر
مىرسد، مطرح مىگردد.
گروه اول: آيات و رواياتى كه از دنيا مذمت كرده و آن را سراى مصيبت و عذاب،
بيهوده و بازيچه دانسته و زندگى آن را فانى و زوالپذير معرفى كرده، پرداختن به آن
را موجب غفلت و اعراض از هدفى بالاتر (آخرت) قلمداد نموده است. اگر كسى تنها به
اين دسته از آيات و روايات نگاه كند، مشربى صوفيانه پيدا مىكند و تصويرى همانند
مرتاضان هند و رهبانان نصرانى در ذهنش نقش مىبندد.
2. «تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ
يُرِيدُ الْآخِرَةَ».[2] فانى و ناپايدار بودن دنيا از كلمه «عَرَض» استفاده مىشود، زيرا در لغت به
آنچه ثبات ندارد، معنا شده است. [3]
همچنين در روايات، دنيا و آخرت به دو كفه ترازو تشبيه شدهاند كه هر كدام
سنگينى كند، ديگرى سبك مىشود و بالا مىآيد. [7] نيز آمده است كه همراه با طلب دنيا، زيان به
آخرت و همراه با طلب آخرت، نقصان دنياى انسان قرار دارد. [8]