نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 126
12. انفاق و توسعه اقتصادى
از جمله مبانى و اصولى كه فعّال اقتصادى بايد به آن معتقد باشد و آن را به
عنوان يكى از سنتهاى حاكم الهى بپذيرد اين است كه از بذل و بخشش اموال در راه خدا
هراسى نورزد و باور دارد كه انفاق فى سبيل اللَّه، نه تنها سبب ركود اقتصادى
نمىشود، بلكه رشد و ترقى را در پى دارد. فعال اقتصادى به همين دليل از بخل و
امساك در راه عمران و آبادانى شهرها و رفع نيازهاى نيازمندان جامعه و احياى
ارزشهاى دينى و اخلاقى مىپرهيزد و انفاق و گذشت در راه خدا را منافى
برنامهريزىها و محاسبات دقيق اقتصادى خودش نمىبيند.
قرآن كريم افزون بر آثار معنوى و روحى كه براى انفاق و گذشتهاى مالى ذكر مىكند
مثل اينكه آن را سبب پاكى و پيراسته شدن:
«الَّذِى يُؤْتِى مَالَهُ يَتَزَكَّى»[1] و تطهير و تزكيه:
«خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا»[2] مىداند، به
آثار و نتايج مادّى آن نيز اشاره مىكند مثل اينكه مىفرمايد: «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِى الصَّدَقَاتِ»[3] يعنى ربا به
«محق» و نقصان و نابودى تدريجى مبتلا مىكند و خداوند سرمايههاى ربوى را به
نابودى سوق مىدهد، زيرا «رباخوار به وسيله ثروتى كه در دست دارد حاصل دسترنج طبقه
زحمتكش را جمع مىكند و گاه با اين وسيله به هستى و زندگى آنان خاتمه مىدهد و يا
دست كم بذر دشمنى و كينه در دل آنان مىپاشد و جان و مالش را در معرض خطر قرار
مىدهد» [4]- به عكس
ربا- خداوند صدقات را افزايش مىدهد، زيرا «كسانى كه با عواطف انسانى و دلسوزى در
اجتماع گام مىنهند و از سرمايه و اموالى كه تحت اختيار دارند انفاق كرده و در رفع
نيازمندىهاى مردم مىكوشند با محبت و عواطف عمومى مواجه مىگردند و سرمايه آنها
نه تنها در معرض خطر نيست، بلكه با همكارى عمومى، رشد طبيعى خود را طى مىكند» [5] و چنين چيزى
اختصاص به فرد ندارد، بلكه «در اجتماعى كه به نيازمندىهاى عمومى رسيدگى شود قدرت
فكرى و جسمى طبقه زحمتكش و كارگر كه اكثريت اجتماع را تشكيل مىدهد بهكار مىافتد
و به دنبال آن يك نظام صحيح اقتصادى كه بر پايه همكارى عمومى و بهرهگيرى عموم
استوار است بهوجود مىآيد». [6]
در جاى ديگر كار كسانى كه اموال خود را اولًا نه براى ريا بلكه براى خشنودى
خدا و طلب رضاى او انفاق مىكنند: «وَمَثَلُ
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» و ثانياً نفس خويش را بر اين نيّت خالص استوار و پايدار
نگه مىدارند (نه اينكه پس از انفاق خالصانه آن را با منتگذارى باطل كنند و از
بين ببرند): «وَتَثْبِيتاً مِّنْ أَنْفُسِهِمْ»[7] به باغى تشبيه
[7]. متأسفانه مترجمان قرآن بالاتفاق
(مطابق فحص ناقصى كهصورت گرفت) «تثبياً من انفسهم» را دقيق ترجمه نكردهاند؛
ترجمه دقيق اين جمله به همراه مجموع آيه چنين است: و مَثَل كسانى كه اموال خود را
(بدون ريا و) تنها براى دستيابى به خشنودى خدا انفاق مىكنند و در اين خلوص نيّت،
خود را پايدار مىدارند (و آن را به گذاشتن منّت پس از خلوص آلوده نمىسازند)
همچون مَثل بوستانى ....
نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 126