نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 258
بخواهد استمرار مىيابد و با تغيير ظروف و شرايط تمام نمىشود و با مرور زمان
از ميان نمىرود و اختصاص به يك عصر معين ندارد، بلكه هديه عام ربانى است». [1]
اين جمله اشاره به آن است كه ادلّه جواز اجتهاد عموميّت دارد، و نمىتوان آن
را محدود به زمان خاصى كرد.
«حوادث زندگى انسانها محدوديّتى
ندارد، پس داخل كردن آنها تحت ادلّه منحصره صحيح نيست، لذا احتياج به فتح باب
اجتهاد از طريق قياس و غير قياس است». [3]
البتّه اين سخن، مطابق عقيده معتقدان به قياس و مانند آن است ولى ما معتقديم
عمومات و قواعدى در كتاب و سنّت داريم كه از هر نظر گسترده است و مىتواند پاسخگوى
همه مسائل مستحدثه از نظر مجتهد باشد.
ج) صيانت و حفاظت از كتاب و سنّت
در كتاب «ارشاد النقاد» آمده است:
«سدّ باب اجتهاد بر علماى شايسته از
آثار سوء تقليد است كه بر امّت روا شده است. شوكانى [4] مىگويد: اين مقوله يعنى انسداد باب اجتهاد و
لزوم تقليد اگر مطرح نشده بود، اجتهاد براى همه امور كافى بود. انسداد باب اجتهاد،
مسألهاى است كه شريعت را از بين مىبرد و نسخ كلام خدا و رسول خدا و مقدّم كردن
غير خدا و رسول و جايگزينى غير آنها را، به همراه دارد». [5]
از اين بيان استفاده مىشود اگر اجتهاد نباشد، كلام خدا و كلام رسول خدا صلى
الله عليه و آله نسخ و مبدّل مىشود؛ زيرا ظاهر آيات قرآن و روايات رسول خدا صلى
الله عليه و آله اين است كه همه حق دارند در فهم مسائل اسلامى بينديشند و اجتهاد
كنند، و اگر گروهى را از اجتهاد نهى كنيم در واقع با عموميّت كتاب و سنّت مخالفت
كردهايم و همچنين حرف اين و آن را بر سخنان خدا و رسولش مقدّم داشتهايم.
د) شهادت ائمّه مذاهب اربعه بر انفتاح
ائمّه مذاهب اربعه خود نيز اعلام داشتهاند:
فتواى ما آخرين كلام نيست، بلكه هركس حق دارد ادلّه را ملاحظه كند و نظر دهد،
خواه مطابق فتواى ما باشد يا خير، به متن سخن آنها توجّه كنيد:
[2]. أبو إسحاق ابراهيم بن موسى
شاطبى، اصولى، مفسّر، محدّث و لغوى است او نويسنده كتابهاى: الاعتصام، الموافقات و
المجالس است. شاطبى از شهر شاطبه، شهرى از منطقه اندلس است. (الكنى والألقاب، ج 2،
ص 347).
[4]. محمّد بن على بن محمّد بن عبد
اللَّه معروف به شوكانى، مردى دانشمند و استاد بود. تدريس مىكرد، فتوا مىداد و
كتاب مىنوشت. وى در شبانه روز حدود سيزده درس مىگفت. كتاب ارشاد الفحول و الدر
النضيد از اوست. در سال 1250 ق وفات يافت. شوكان منطقهاى است در يمن. (الكنى و الالقاب، ج 2،
ص 372- 371).