نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 108
دوره دوم: عصر شكلبندى و تبويب فقه
شروع اين دوره از ابتداى غيبت صغرى در سال 260 هجرى است و تا زمان انتقال شيخ
طوسى از بغداد به نجف و تأسيس مدرسه فقه و اجتهاد در آن ديار (سال 448 هجرى) ادامه
داشت.
اين دوره، زمانى است كه فقه اهل بيت عليهم السلام كه بدون شكلبندى بود، تغيير
كرد و با تبويب، عرضه شد، هرچند اين تبويب در اغلب موارد نه از نظر كمّى از محدوده
روايات تجاوز مىكرد و نه از نظر الفاظ.
نمونه روشن اين شيوه، كتاب شرايع از على بن بابويه قمى است كه آن را به صورت نامهاى به
فرزندش محمّد بن على بن بابويه، معروف به شيخ صدوق، نوشته است.
اين كتاب، متأسّفانه به دست ما نرسيده ولى از نظر شكلبندى و عدم تجاوز آن
غالباً از محدوده روايات همان است كه درباره آن گفتهاند: «هرگاه اصحاب در نصوص
كمبودى احساس مىكردند، به كتاب شرايع على بن بابويه مراجعه مىكردند». [1]
پس در اين دوره هر چند فقه و اجتهاد شكل گرفت؛ ولى در واقع همان فقه مأثور
بود، البتّه گاه همين فقه مأثور به صورت مبسوط، همراه با ذكر متن روايات و اسناد
آن تدوين مىشد، مانند كافى شيخ كلينى و من لا يحضره
الفقيه شيخ صدوق؛ و گاه با حذف اسناد بلكه با تقطيع
متن روايات و اقتصار روايت بر مورد فتوا، ذكر مىگرديد، مانند كتاب شرايع ابن بابويه
(متوفّاى 329) و كتابهاى هدايه و مقنع از شيخ صدوق (م 381) و نهايه شيخ طوسى (م 460).
اين شيوه، رسم معمول فقهاى آن عصر بود؛ با اين حال بزرگانى پيدا مىشدند كه
فراتر از شيوه معمول، گاه در مسائل فقهى به استدلالات عقلى نيز تمسّك مىجستند؛
افرادى مانند عمّانى و اسكافى.
گفتنى است كه دوره دوم فقه اهل بيت عليهم السلام از سه مدرسه تشكيل مىشد:
الف) مدرسه قم و رى
فقهاى اين مدرسه، در عرضه فقه تنها به نصوص تمسّك مىجستند و از آن، به
استدلالات عقلى تعدّى نمىكردند. از بزرگان اين مدرسه مىتوان به صدوق پدر و پسر
اشاره كرد.
اين مدرسه، مدرسهاى توانا و مورد اعتماد اصحاب بود، تا آنجا كه سفير ناحيه
مقدّسه، جناب حسين بن روح نوبختى، كتاب
التأديب را به قم مىفرستد و به گروهى از فقهاى آنجا
مىنويسد كه:
«به محتواى اين كتاب نظر افكنيد كه چه
قسمتهايى از آن مخالف چيزهايى است كه نزد شماست». [2]
ب) مدرسه عمّانى و اسكافى
آموزگاران اين مدرسه، در مسائل فقهى به استدلالات عقلى نيز تمسّك مىكردند، تا
آنجا كه گاه