و ديگرى، در مرحله عمل، در مرحله اول به سخنان همه گوش فرا مىدهد، و ظاهراً انكار نمىكند، ولى در مقام عمل، تنها توجه او به فرمانهاى خدا، و پيشنهادها و سخنان مؤمنان راستين است، و يك رهبر واقعبين بايد چنين باشد، و تأمين منافع جامعه، جز از اين راه ممكن نيست، لذا بلافاصله مىفرمايد: «او رحمت براى مؤمنان شما است» «وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ».
ممكن است در اينجا سؤال شود كه: در پارهاى از آيات قرآن مىخوانيم، پيامبر صلى الله عليه و آله «رَحْمَةً لِلْعالَمين» است. «1»
وولى آيه مورد بحث مىگويد: رحمت براى مؤمنان است، آيا آن «عموميت» با اين «تخصيص» سازگار است؟!
اما با توجه به يك نكته، پاسخ اين سؤال روشن مىشود، و آن اين كه:
رحمت، درجات و مراتب دارد، كه يكى از مراتب آن «قابليت و استعداد» است، و مرتبه ديگر «فعليت».
مثلًا، باران، رحمت الهى است، يعنى اين قابليت و شايستگى، در تمام قطرات آن وجود دارد كه، منشأ خير و بركت و نمو و حيات باشد، ولى مسلماً ظهور و بروز آثار اين رحمت، تنها در سرزمينهاى آماده و مستعدّ است، بر اين اساس هم مىتوانيم بگوئيم: تمام قطرههاى باران، «رحمت» است و هم صحيح است گفته شود: اين قطرات در سرزمينهاى مستعدّ و آماده، مايه «رحمت» است، جمله اول اشاره به مرحله «اقتضاء و قابليت» است، و جمله دوم اشاره به مرحله «وجود و فعليت».
در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله او بالقوه براى همه جهانيان مايه رحمت است، ولى بالفعل، مخصوص مومنان مىباشد.