***
نكته:
استقامت در سايه آگاهى
ممكن است در نخستين برخورد با ماجراى ساحران زمان موسى عليه السلام كه در پايان، مؤمنان راستينى از كار در آمدند، انسان در شگفتى فرو رود كه مگر ممكن است در مدتى به اين كوتاهى چنين انقلاب و تحولى در فكر و روح انسانى پيدا شود كه از صف مخالف كاملًا بريده و در صف موافق گام بگذارد.
و آن چنان سر سختانه از عقيده تازه خود دفاع كند كه به تمام موقعيت و زندگى خويش پشت پا زند، و شربت شهادت را شجاعانه و با چهرهاى خندان تا آخرين جرعه بنوشد؟!
ولى اگر به اين نكته توجه كنيم كه: آنها با سوابق زيادى كه در علم سحر داشتند، به خوبى به عظمت معجزه موسى عليه السلام و حقانيت او پى بردند و از روى آگاهى كامل در اين ميدان گام گذاشتند.
اين آگاهى سرچشمه عشق سوزانى شد كه تمام وجود آنها را در برگرفت.
عشقى كه هيچ حدّ و مرزى را به رسميت نمىشناسد و ما فوق همه خواستههاى انسان است.
آنها به خوبى مىدانستند در چه راهى گام گذاشتهاند؟
براى چه مىجنگند؟
با چه كسى مبارزه مىكنند؟
و چه آينده درخشانى را به دنبال اين مبارزه در پيش دارند؟
آرى، اگر ايمان با آگاهى كامل توأم گردد از چنين عشقى سر برمىآورد كه اين گونه فداكارىها در راه آن شگفتانگيز نيست.