با توجه به آيه 71 سوره «طه» كه مىفرمايد: إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ: «موسى استاد بزرگ شما است كه به شما سحر آموخته است» روشن مىشود كه منظور فرعون، اين است كه: شما يك تبانى و توطئه حسابشده از مدتها پيش براى تسلط بر اوضاع مصر و گرفتن زمام قدرت به دست داشتهايد، نه اين كه تنها در اين چند روز، كه شايد موسى با ساحران ملاقات مقدماتى داشته است، ترتيب چنين برنامهاى را دادهايد.
و از اينجا روشن مىشود كه: منظور از «مدينه»، مجموع كشور مصر است و به اصطلاح «الف و لام» به معنى الف و لام جنس مىباشد و منظور از «لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها» تسلط موسى عليه السلام و بنىاسرائيل بر اوضاع مصر و بيرون كردن اطرافيان فرعون از همه مقامات حساس و يا تبعيد عدهاى از آنها به نقاط دوردست است، آيه 110 همين سوره كه تفسير آن گذشت، نيز شاهد بر اين مدعا است.
در هر صورت، اين تهمت به قدرى بىاساس و رسوا بود كه جز عوام الناس و افراد كاملًا بىاطلاع نمىتوانستند آن را بپذيرند؛ زيرا موسى عليه السلام در محيط مصر، حضور نداشت و هيچ كس او را با ساحران نديده بود.
او اگر استاد معروف آنها بود، مىبايست همه جا مشهور گردد و بسيارى از مردم او را بشناسند، و اينها مطالبى نبود كه بتوان به اين آسانى مكتوم داشت؛ زيرا تبانى با يك يا چند نفر به طور مخفيانه امكان دارد، اما با هزاران نفر از ساحران مصر، كه در شهرهاى پراكنده و مختلف زندگى داشتند آن هم يك چنين تبانى مهمى، عملًا امكانپذير نبود.
سپس فرعون به طور سربسته اما شديد و محكم، آنها را تهديد كرده گفت:
«اما به زودى خواهيد فهميد»! «فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ».
***