تفسير:
تهديدهاى بيهوده
هنگامى كه ضربه تازهاى- با پيروزى موسى عليه السلام بر ساحران و ايمان آوردن آنها به موسى عليه السلام- بر اركان قدرت فرعون فرود آمد، فرعون بسيار متوحش و دستپاچه شد؛ زيرا مىديد اگر عكسالعمل شديدى در برابر اين صحنه نشان ندهد، همه يا بيشتر مردم به موسى عليه السلام ايمان خواهند آورد، و ديگر مسلّط شدن بر اوضاع غير ممكن خواهد بود، لذا بلافاصله دست به دو ابتكار زد:
نخست، اتهامى كه شايد عوامپسند هم بود، به ساحران بست، سپس با شديدترين تهديد، آنها را مورد حمله قرار داد.
ولى بر خلاف انتظار فرعون، ساحران آن چنان مقاومتى در برابر اين دو صحنه از خود نشان دادند كه فرعون و دستگاه او را در شگفتى فرو بردند، و نقشههاى آنها خنثى گشت و به اين ترتيب ضربه سومى بر پايههاى قدرت لرزان او فرود آمد، كه در آيات مورد بحث اين صحنه به طور جالبى ترسيم شده است:
در آغاز مىفرمايد: «فرعون به ساحران گفت: آيا پيش از اين كه به شما اجازه دهم به او (موسى) ايمان آورديد»؟! «قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ».
گويا با تعبير «بِهِ» (به او) بر اين نظر دارد كه موسى عليه السلام را فوقالعاده تحقير كند، و با جمله «قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ» شايد مىخواهد اظهار دارد كه: من هم، حقيقتجو و حقيقتطلبم، اگر در كار موسى عليه السلام واقعيتى وجود داشت، خودم به مردم اجازه مىدادم ايمان بياورند.
ولى اين عجله شما نشان داد كه نه تنها حقيقتى در كار نيست بلكه يك نوع توطئه و تبانى بر ضد مردم مصر در جريان است!