responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 49
وجود نخواهد داشت» «وَ ما لِلظَّالِمينَ مِنْ أَنْصارٍ».
همان طور كه در سابق هم اشاره كرده‌ايم تاريخ مسيحيت مى‌گويد: تثليث در قرون نخستين و مخصوصاً در عصر مسيح عليه السلام وجود نداشت، و حتى در «اناجيل» كنونى با تمام تحريف‌هائى كه در آن به عمل آمده است، كمترين سخنى از «تثليث» ديده نمى‌شود، و خودِ محققانِ مسيحيت به اين امر معترفند.
بنابراين، آنچه در آيه فوق در مورد پافشارى مسيح عليه السلام و روى مسأله توحيد ديده مى‌شود مطلبى است كه با منابع موجود مسيحيت نيز هماهنگ است و از دلائل عظمت قرآن محسوب مى‌شود. «1»
ضمناً بايد توجه داشت آنچه در اين آيه مورد بحث واقع شده مسأله غلوّ و وحدت مسيح با خدا و به عبارت ديگر «توحيد در تثليث» است.
***
ولى در آيه بعد به مسأله «تعدد خدايان» از نظر مسيحيان يعنى «تثليث در توحيد» اشاره كرده، مى‌فرمايد: «آنها كه گفته‌اند: خداوند سومين اقنوم «2» از اقانيم سه‌گانه است به طور مسلّم كافر شده‌اند» «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ».
بسيارى از مفسران، مانند: «طبرسى» در «مجمع البيان» و «شيخ طوسى» در «تبيان» و «فخر رازى» و «قرطبى» در تفسير خود چنين تصور كرده‌اند كه: آيه قبل درباره فرقه‌اى از مسيحيان به نام «يعقوبيّه» است كه خدا را با مسيح عليه السلام متحد مى‌دانند، ولى اين آيه درباره فرقه ديگرى به نام «ملكانيه» و «نسطوريه» است كه


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 5  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست