بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ». پس از آن، به پيامبر صلى الله عليه و آله- كه گويا از واقعه خاصى اضطراب و نگرانى داشته- دلدارى و تأمين مىدهد و به او مىفرمايد: «از مردم در اداى اين رسالت وحشتى نداشته باش؛ زيرا خداوند تو را از خطرات آنها نگاه خواهد داشت» «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».
و در پايان آيه به عنوان يك تهديد و مجازات، به آنهائى كه اين رسالت مخصوص را انكار كنند، و در برابر آن از روى لجاجت كفر بورزند، مىفرمايد:
«خداوند كافران لجوج را هدايت نمىكند» «إِنَّ اللَّهَ لايَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ».
جملهبندىهاى آيه، لحن خاص و تأكيدهاى پى در پى آن و همچنين شروع شدن با خطاب «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» كه تنها در دو مورد از قرآن مجيد آمده، و تهديد پيامبر صلى الله عليه و آله به عدم تبليغ رسالت در صورت كوتاهى كردن- كه منحصراً در اين آيه از قرآن آمده است- نشان مىدهد كه سخن از حادثه مهمى در ميان بوده كه عدم تبليغ آن، مساوى با عدم تبليغ رسالت بوده است.
به علاوه اين موضوع مخالفان سرسختى داشته كه پيامبر صلى الله عليه و آله از مخالفت آنها- كه ممكن بوده است مشكلاتى براى اسلام و مسلمين داشته باشد- نگران بوده و به همين جهت خداوند به او تأمين مىدهد.
اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه: با توجه به تاريخ نزول سوره كه مسلّماً در اواخر عمر پيغمبر صلى الله عليه و آله نازل شده است، چه مطلب مهمى بوده كه خداوند پيامبر صلى الله عليه و آله را با اين تأكيد، مأمور ابلاغ آن مىكند؟
آيا مسائل مربوط به توحيد، شرك و بتشكنى بوده؟ كه از سالها قبل براى پيامبر و مسلمانان حل شده بود.
آيا مربوط به احكام و قوانين اسلامى بوده؟ با اين كه مهمترين آنها تا آن