بحث اجتماعى، يا سياسى، يا فلسفى، يا حقوقى و يا تاريخى را تعقيب مىكند نيست، بلكه:
گاهى درباره توحيد و اسرار آفرينش.
زمانى درباره احكام و قوانين و آداب و سنن.
وقت ديگر درباره امتهاى پيشين و سرگذشت تكاندهنده آنان.
و زمانى درباره مواعظ، نصايح، عبادات و رابطه بندگان با خدا سخن مىگويد، و به گفته دكتر «گوستاو لبون»:
قرآن كتاب آسمانى مسلمانان منحصر به تعاليم و دستورهاى مذهبى نيست، بلكه دستورهاى سياسى و اجتماعى مسلمانان نيز در آن درج است.
چنين كتابى با اين مشخصات، عادتاً ممكن نيست خالى از تضاد، تناقض، پراكندهگوئى و نوسانهاى زياد باشد.
اما هنگامى كه مىبينيم باتمام اين جهات همه آيات آن هماهنگ، خالى از هر گونه تضاد و اختلاف و ناموزونى است، به خوبى مىتوانيم حدس بزنيم كه اين كتاب زائيده افكار انسانها نيست، بلكه از ناحيه خداوند است، چنان كه خود قرآن اين حقيقت را در آيه فوق بيان كرده است». «1»
***