مسلّم است اگر زن و مرد در برابر افراد بيگانه و اجنبى اسرار زناشوئى خود را فاش سازند، احساسات يكديگر را آن چنان جريحهدار مىكنند كه اگر به اجبار دادگاه به منزل و خانه بازگردند، ديگر از آن صميميت و محبت سابق خبرى نخواهد بود، و همانند دو فرد بيگانه مىشوند كه به حكم اجبار، بايد وظائفى را انجام دهند.
اصولاً تجربه نشان داده است، زن و شوهرى كه راهى آن گونه محاكم مىشوند، ديگر زن و شوهر سابق نيستند.
ولى در محكمه صلح فاميلى، يا اين گونه مطالب به خاطر شرم حضور مطرح نمىشود و يا اگر بشود چون در برابر آشنايان و محرمان است آن اثر سوء را نخواهد داشت.
3- داوران در محاكم معمولى، در جريان اختلافات غالباً بىتفاوتند، و قضيه به هر شكل خاتمه يابد براى آنها تأثيرى ندارد، دو همسر به خانه بازگردند، يا براى هميشه از يكديگر جدا شوند، براى آنها فرق نمىكند.
در حالى كه در محكمه صلح فاميلى، مطلب كاملًا به عكس است؛ زيرا داوران اين محكمه از بستگان نزديك مرد و زن هستند، و جدائى يا صلح آن دو، در زندگى اين عده، هم از نظر عاطفى و هم از نظر مسئوليتهاى ناشى از آن تأثير دارد، و لذا آنها نهايت كوشش را به خرج مىدهند كه صلح و صميميت در ميان اين دو برقرار شود و به اصطلاح آب رفته به جوى بازگردد!
4- از همه اينها گذشته، چنين محكمهاى هيچ يك از مشكلات و هزينههاى سرسامآور و سرگردانىهاى محاكم معمولى را ندارد، و بدون هيچگونه تشريفاتى طرفين مىتوانند در كمترين مدت به مقصود خود نائل شوند.
ناگفته روشن است حكمين بايد از ميان افراد پخته، با تدبير و آگاه دو فاميل