شيرخوارگى نيز حرام مىشوند». «1»
البته، مقدار شيرخوارگى كه تأثير در محرميت مىكند و همچنين شرائط و كيفيت آن، ريزهكارىهاى فراوانى دارد كه در كتابهاى فقهى آمده است.
فلسفه تحريم محارم رضاعى اين است كه: با پرورش گوشت و استخوان آنها با شير شخص معينى، شباهت به فرزندان او پيدا مىكند، مثلًا زنى كه كودكى را به اندازهاى شير مىدهد كه بدن او با آن شير نمو مخصوصى مىكند، يك نوع شباهت در ميان آن كودك و ساير فرزندان آن زن پيدا مىشود، و در حقيقت هر كدام جزئى از بدن آن مادر محسوب مىگردند و همانند دو برادر نسبى هستند.
پس از آن به دسته سوم از محارم اشاره كرده و آنها را تحت چند عنوان بيان مىكند، مىفرمايد:
1- «و مادران همسرانتان» «وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ».
يعنى به مجرد اين كه زنى به ازدواج مردى در آمد و صيغه عقد جارى گشت، مادر او و مادر مادر او هر چه بالاتر روند، بر او حرام ابدى مىشوند.
2- «و دختران همسرانتان كه در دامان شما قرار دارند به شرط اين كه با آن همسر آميزش جنسى كرده باشيد» «وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتي في حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ».
يعنى تنها با عقد شرعى يك زن، «دختران او» كه از شوهر ديگرى بودهاند، بر اين شوهر حرام نمىشوند، بلكه مشروط بر اين است كه: علاوه بر عقد شرعى با آن زن هم بستر هم شده باشد.
وجود اين قيد در اين مورد تأييد مىكند كه حكم مادر همسر كه در جمله