زيرا عدهاى مىگويند: يك قطعه سنگ چه ارزش و اهميتى دارد كه همه سال ميليونها نفر از مردم براى «استلام» آن (دست گذاشتن بر آن) بر يكديگر پيشى گيرند و به عنوان يك مستحب مؤكد در برنامه زائران خانه خدا گنجانيده شود؟!
ولى توجه به تاريخچه اين سنگ مخصوص، نشان مىدهد: امتيازى در آن است كه در هيچ سنگ ديگرى در جهان نمىتوان پيدا كرد و آن اين كه:
پرسابقهترين چيزى است كه به عنوان مصالح ساختمان، در يك مركز عبادت و پرستش خداوند، به كار رفته؛ چرا كه تمام معابد روى زمين و حتى كعبه كه نخستين پرستشگاه است بارها تجديد بنا شده و مصالحى كه در ساختمان آنها به كار رفته، تغيير يافته است تنها همين قطعه سنگ است كه با مرور هزاران سال هنوز به عنوان مصالح ثابت در اين معبد پر سابقه پا بر جا مانده است.
بنابراين اهميت آن در واقع همان سابقه داشتن در مسير خدا و خدمت به مردم است.
به علاوه اين سنگ، تاريخ خاموشى از نسلهاى فراوان مؤمنان در قرون و اعصار مختلف است.
اين سنگ زنده كننده خاطره استلام انبياى بزرگ و بندگان خاص خدا است كه در كنار آن به نيايش پروردگار برخاستند.
موضوع ديگرى كه توجه به آن در اينجا لازم است اين است كه آيه فوق مىگويد: اين نخستين خانهاى بوده كه براى مردم ساخته شده است.
روشن است: منظور نخستين خانه عبادت و پرستش است، بنابراين، هيچ مانعى ندارد كه بپذيريم قبل از آن، خانههاى مسكونى ديگرى در روى زمين وجود داشته است.