من است من مىبخشم.
پيامبر صلى الله عليه و آله به فرمان خدا عمل كرد و آنها را به طور عموم مشمول عفو خود ساخت.
روشن است: اينجا يكى از موارد روشن عفو، نرمش و انعطاف بود كه اگر پيامبر صلى الله عليه و آله غير از اين مىكرد، زمينه براى پراكندگى مردم كاملًا فراهم بود، مردمى كه گرفتار آن شكست فاحش شده بودند و آن همه كشته و مجروح داده بودند (اگر چه عامل اصلى همه اينها خودشان محسوب مىشدند) چنين مردمى نياز شديد به محبت و دلجوئى و مرهم گذاشتن بر جراحات قلبى و جسمى داشتند، تا به سرعت همه اين جراحات، التيام پذيرد و آماده براى حوادث آينده شوند.
موضوع مهم ديگر اين كه: آيه فوق به يكى از صفات مهم كه در هر رهبرى لازم است اشاره مىكند و آن: مسأله گذشت و نرمش و انعطاف، در برابر كسانى است كه تخلفى از آنها سرزده و بعداً پشيمان شدهاند.
بديهى است شخصى كه در مقام رهبرى قرار گرفته اگر خشن، تندخو، غير قابل انعطاف و فاقد روح گذشت باشد به زودى در برنامههاى خود مواجه با شكست خواهد شد، مردم از دور او پراكنده مىشوند و از وظيفه رهبرى بازمىماند، به همين دليل على عليه السلام در يكى از كلمات قصار خود مىفرمايد: آلَةُ الرِّياسَةِ سِعَةُ الصَّدْرِ: «وسيله رهبرى گشادگى سينه است». «1»
بعد از فرمان عفو عمومى، براى زنده كردن شخصيت مسلمانان و تجديد حيات فكرى و روحى آنان دستور مىدهد: «در كارها با آنها مشورت كن و رأى و نظر آنها را بخواه» «وَ شاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ».
اين دستور، به خاطر آن است كه پيامبر صلى الله عليه و آله- همان طور كه اشاره كرديم، قبل